وب سایت افق نور

تلاش وب سایت افق نور ، ترویج فرهنگ بسیج است

وب سایت افق نور

تلاش وب سایت افق نور ، ترویج فرهنگ بسیج است

وب سایت افق نور

پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.امام خمینی(ره)
ایمیل: websiteofoghenoor@yahoo.com
جیمیل: websiteofoghenoor@gmail.com
کانال روبیکا:https://rubika.ir/ofoghenoor1

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

عملیات طبس

پنجم اردیبهشت، سالروز شکست نظامی آمریکا در صحرای طبس است. در این حمله نظامی، شیطان بزرگ با مفتضحانه ترین وضعی شکست خورد. شکست شیطان بزرگ در این عملیات، حمله فیلداران ابرهه را به خانه کعبه در ذهن ها زنده می کند. لشگریان ابرهه، همچون نیروهای متجاوز آمریکایی، از فراوانی قدرت و شوکت، تصور نمی کردند کسی بتواند مانع حمله آنها به خانه کعبه شود، ولی آن هنگام که به سوی کعبه هجوم آغاز کردند، به فرمان خداوند متعالی پرندگانی در آسمان ظاهر شدند و سنگ هایی که در منقار داشتند، بر سر فیل سواران فرود آوردند و بدین وسیله، کافران یکی پس از دیگری به هلاکت رسیدند. در پنجم اردیبهشت 1359 نیز دانه های ریز شن، دسیسه بزرگ آمریکا را فرو شکست.

زمینه ها

دخالت نظامی آمریکا که به شکست مفتضحانه ای انجامید، کوششی برای رها سازی گروگان های آمریکایی بود که در جریان تسخیر لانه جاسوسی، به دست دانشجویان پیرو خط امام به دام افتاده بودند. این اقدامات آمریکا، به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی صورت می گرفت؛ انقلابی که ایران را از چنگال نفوذ آمریکاییان بیرون آورد. منابع سرشار نفت، موقعیت حساس ایران به علت داشتن مرزهای طولانی با شوروی سابق، خریدهای سرسام آور تجهیزات نظامی، داشتن نقش مثبت در مسئله اعراب و اسرائیل و دلایل فراوان دیگر، ایران را به عنوان سودمندترین کشور برای آمریکاییان در آورده بود. با پیروزی انقلاب، طبیعی بود که آمریکا برای بازگرداندن آب رفته به جوی، دست به هر اقدامی بزند که انجام شبه کوتای نظامی در طبس، یکی از آنان بود.

طرح ریزی عملیات

آمریکا به عنوان قدرتی بزرگ، از ابتدای قرن بیستم سر برآورد و کشورهای اروپایی را که قرن ها به غارت مناطق گوناگون جهان پرداخته بودند، در درجه دوم قدرت قرار داد. آمریکا به دنبال گسترش قدرت خود بر کشورهایی که اروپاییان سالیان متمادی آنها را استثمار کرده بودند، کوشید بر آنان چیره شود. از مهم ترین مناطقی که اروپاییان و بعد از آن آمریکاییان به آن دست یافتند، منطقه خاورمیانه، این گنج بی پایان بود. آمریکا برای دست یابی به منابع ایران، همواره کسانی را به رهبری ایران می رساند که غلام حلقه به گوش او بودند. پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، آنها را در رسیدن به اهدافشان ناکام ساخت و بر آن داشت تا با اجرای عملیات بزرگی با نام دلتا، گروگان های خود را آزاد کنند.

شرح عملیات

در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰) هواپیماها و بالگردهای آمریکایی برای آزادی ۵۳ گروگان در تهران وارد فضای پروازی ایران شدند. در هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری راور کرمان دچار نقص فنی شده و به اجبار فرود می‌آید و سرنشینان آن به بالگردی دیگر منتقل می‌شوند و همان بالگرد نیز دچار نقص فنی شده و به ناچار به ناو هواپیما بر باز می‌گردد. ۶ هواپیما و ۶ بالگرد دیگر خود را به طبس رسانده و در تاریکی شب در منطقه‌ای دور افتاده بدون متوجه شدن نیروهای نظامی ایرانی فرود می‌آیند. در حین سوختگیری یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شده و در مجموع در حالیکه هنوز عملیات آغاز نشده، ۳ فروند بالگرد از دست رفته بود. پس از تماس با مرکز عملیات، کارتر دستور بازگشت نیروها را می‌دهد؛ ولی هنگام برخاستن هواپیماها و بالگردها توفان‌شن آغاز شده و یک هواپیمای سی۱۳۰ و یک بالگرد سی‌اچ-۵۳ به هم خورده و هر دو آتش می‌گیرند که در این حادثه ۸ نفر از نیروهای آمریکایی در آتش سوخته و باقی‌مانده نیروها خود را به ناو نیمیتز می‌رسانند و بدین‌ترتیب عملیات بطور کامل شکست می‌خورد.

تجهیزات لازم

آمریکایی ها در چهارم نوامبر 1979، گروه ویژه 132 نفره را به نام دلتا فورس برای حمله به ایران و آزادسازی گروگان ها تشکیل دادند و نام عملیات را پنجه عقاب نهادند. بیشتر مسئولان دولت وقت آمریکا در این کار شرکت داشتند و هر کس اطلاعاتی در مورد ایران داشت در اختیار گروه دلتا قرار می داد. دوازده فروند هواپیما در صحرایی در سیصد مایلی جنوب شرقی تهران به زمین نشستند. در این صحرا، هشت بالگرد برای بردن افراد به تهران در نظر گرفته شده بود. در محل پیاده شدن گروه دلتا، شش کامیون، این گروه را به سفارت آمریکا در تهران می بردند. قرار بود پس از پایان عملیات، بالگردها، افراد گروه دلتا و گروگان های آزاد شده را به منظریه برسانند و از آنجا با هواپیماهای سی ـ 130 از ایران خارج کنند.

انقلاب الهی

واقعه طبس، ضمن فراهم آوردن اتحاد و یکپارچگی بیشتر نیروهای انقلابی ایران، حقانیت انقلاب اسلامی را در جامعه بین المللی به اثبات رسانید. در جریان این حادثه، چهره دشمن واقعی انقلاب بیش از هر زمانی نمایان تر، و الهی بودن انقلاب نیز برای جهانیان روشن شد. در حقیقت، خداوند متعالی با توفان شن، پرده دیگری از چهره زشت حاکمان واشنگتن را برداشت و تجاوز آشکار و مغایر با قوانین و موازین بین المللی آنان را به نمایش گذاشت.

پیروزی ایمان

در پی شکست آمریکا در صحرای طبس، بار دیگر نظریه پیروزی فن آوری بر ایمان رد شده، بر حیثیت و اعتبار جهانی انقلاب اسلامی افزوده گردید. به دنبال تجاوز نافرجام کماندوهای آمریکا در طبس، حضرت امام خمینی؛ رهبر بزرگ ترین انقلاب ضد آمریکایی با صدور پیامی فرمود: «اشتباه کارتر در آن است که گمان می کند با دست زدن به این مانورهای احمقانه، می تواند ملت ایران را که برای آزادی و استقلال خویش و برای اسلام عزیز از هیچ فداکاری روی گردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است، منصرف کند. کارتر نفهمیده... با چه ملتی رو به روست و با چه مکتبی بازی می کند. ملت ما، ملت خون و مکتب جهاد است. حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است.

پیامد سنگین

مهم ترین بُعد شکست آمریکا در طبس، تأثیر آن بر انتخابات ریاست جمهوری آن کشور در سال 1980م به شمار می آید. در آن زمان، جیمی کارتر کاندیدای حزب دموکرات و رونالد ریگان کاندیدای حزب جمهوری خواه بود. بهترین اهرمی که کارتر می توانست با آن رقیب انتخاباتی خود را در معرض فشار قرار دهد، آزاد سازی گروگان های آمریکا در تهران بود. سرانجام شکست در عملیات آزاد سازی گروگان ها یا واقعه طبس، سبب شد که جامعه رأی دهندگان آمریکایی، امید خود را به کارتر از دست بدهند و هنگامی که وی در واپسین روزهای دوران ریاست جمهوری خود نتوانست مسئله گروگان ها را خاتمه دهد، اعتماد مردم به وی و حکومتش سلب گردید.

بازتاب شکست

واقعه شکست آمریکا در طبس، آن قدر مهم و سرنوشت ساز بود که حتی مشهورترین چهره های سیاسی را در آمریکا وادار به اعتراف به شکست کرد. برای مثال، برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، احساس ناامیدی ملی را در آمریکا، از پیامدهای مهم شکست این کشور در طبس می داند و می گوید: «ماجرای مفتضح ایران، یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت». ویلیام سولیوان، سفیر سابق آمریکا در تهران نیز از این واقعه، با عنوان دوران تحقیر ملی آمریکا یاد می کند و می نویسد: «روش سست و بی قید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او، به گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا انجامید و دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است، آغاز شد».(2) یکی از خبرنگاران روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز می نویسد: «داغ شکستی که آمریکاییان در ایران خوردند، تا مدتها آنها را رها نخواهد کرد؛ به ویژه بدین دلیل که این شکست، ضربه دوباره ای به احساس آنهایی بود که شدیدا به فن آوری معتقدند و به آن ایمان دارند. از کار افتادن سه بالگرد در میان بادهای شنی بیابان، ضربه بسیار سنگینی بوده است.

علت شکست

با آغاز عملیات نیروهای آمریکایی در طبس، آنها هنوز نیمی از راه را نرفته بودند که با توده ای از ابر مواجه شدند که به هیچ وجه انتظار آن را نداشتند و هوا شناسان نظامی نیز پیش تر وجود آن را پیش بینی نکرده بودند. در این میان با وسایل پرواز و هوانوردی یکی از بالگردها از کار افتاد. سپس بالگرد دیگری با یکی از هواپیماهای سی ـ 130 برخورد کرد و ناگهان دو هواپیما و نیز بالگرد در میان شعله ها ناپدید شدند. گلوله ها و مهمات موجود در هواپیماهای مشتعل شده سی ـ 130، به طرف دیگر بالگردها پرتاب شد. وقتی از وزیر دفاع وقت آمریکا درباره چگونگی شکست مفتضحانه عملیات نجات پرسیدند، گفت: «آیت اللّه خمینی در بالکن منزل خویش ایستاده بود و با هر حرکت دست او، یک هواپیما به زمین می افتاد.

واقعه طبس در نگاه امام خمینی؛

حضرت امام خمینی(ره)؛ در پی شکست آمریکا در طبس، در پیام کوبنده ای چنین فرمودند: «کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه، حیثیت سیاسی خود را به صفر رساند و از ریاست جمهوری باید قطع امید کند. کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده است و از اداره یک کشور بزرگ مثل آمریکا عاجز است. اکنون که شیطان بزرگ دست به کار احمقانه زده است، ملت شریف ایران باید برای خدای تبارک و تعالی با تمام توان خود و با اتکال به قدرت خدای متعال مهیا شوند و آماده نبرد با دشمنان خود گردد، ایشان در بخش دیگری از پیام خود فرمودند: «نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟ نباید بیدار شوند؟ کی این هلیکوپتر آقای کارتر را که می خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن ها ساقط کردند. شن ها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شن ها همه مأمورند.

پایگاه بسیج شهید علامه مطهری (ره ) ، افق نور

 

ofoghenoor.ir

 

سوم اردیبشهت ماه، مصادف است با روز بزرگداشت شیخ بهایی

بهاءالدین محمد بن‏ حسین عاملی، معروف به شیخ بهائی (۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، بعلبک - ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی، اصفهان) دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت و سرآمد دوران خود بود.از شیخ بهایی در حدود ۹۵ کتاب و رساله  در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است.

به پاس خدمات شیخ بهایی به علم ستاره‌شناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹ را به نام او سال نجوم و شیخ بهایی نامگذاری نمود.  

شیخ بهایی،این عالم و دانشمند بزرگ شیعه، در بعلبک متولد شد. شیخ بهایی دوران کودکی را در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست، او از نژاد «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بوده‌است (از شخصیت‌های برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال ۶۴ خورشیدی). خاندان شیخ بهایی از خانواده‌های معروف جبل‌عامل در قرن دهم و یازدهم خورشیدی بوده‌اند. پدر شیخ بهایی از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.

محمد ۱۳ ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی به خاطر اذیت شیعیان آن منطقه توسط دولت عثمانی از یک سو و دعوت شاه طهماسب صفوی برای حضور در ایران، به سوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنا گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وقتی او ۱۷ ساله بود (۹۷۰ ق)، پدرش به شیخ‌الاسلامی قزوین به توصیه شیخ علی منشار از سوی شاه طهماسب منصوب شد. ۱۴ سال بعد، در ۹۸۴ قمری، پدر شیخ بهایی برای زیارت خانه خدا از ایران خارج شد اما در بحرین فوت کرد.

شخصیت علمی و ادبی و اخلاق و پارسای شیخ بهایی باعث شد تا از ۴۳ سالگی شیخ‌الاسلام اصفهان شود و در پی انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (در ۱۰۰۶ قمری)، از ۵۳ سالگی تا آخر عمر (۷۵ سالگی) منصب شیخ‌الاسلامی پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، عباس اول برعهده داشته باشد.

شیخ بهایی در فاصلهٔ سال‌های ۹۹۴ ق تا ۱۰۰۸ ق سفرهایی چند به خارج از قلمروی صفویه داشت.این سفرها برای زیارت، سیاحت، دانش‌اندوزی و همچنین به گفته برخی مورخان به سفارت سیاسی بوده است. مکه، مصر و شام از جمله مقصد این سفرها بوده است.

شیخ بهایی در سال ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مقبرهٔ علی ابن موسی الرضا جنب موزه آستان قدس دفن کردند. هم‌اکنون قبر وی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و رواق امام خمینی در یکی از رواق‌ها که به نام خودش معروف می باشد است.

از او آثار زیادی بر جای مانده است. بر اساس پژوهشی، آثار شیخ بهایی، بالغ بر ۹۵ کتاب و رساله‌است. برخی از نویسندگان نیز آثار او را ۱۲۰ عنوان ذکر کرده ‏اند.


خدمات شیخ بهایی:
در عرف مردم ایران، شیخ بهایی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به شیخ بهایی نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت  آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) در اصفهان هست که می  گویند وی ساخته است.
در احاطه شیخ بهایی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است که معروف است هیئتی در آن زمان از جانب شاه عباس به ریاست شیخ بهایی مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند که هنوز به همان ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.

از دیگر کارهای علمی که به شیخ بهایی نسبت می دهند طرح ریزی کاریز نجف آباد اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن  9 فرسنگ است و به 11 جوی بسیار بزرگ تقسیم می شود و طرح ریزی این کاریز را نیز از مرحوم شیخ بهایی می دانند.
ازدیگر کارهای شیخ بهایی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یک سلسله اختلاف نظر بود که مفتیان ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یک قرن و نیم اختلاف داشته اند.

یکی دیگر از کارهای شگفت که به شیخ بهایی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه ای که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهایی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند که گلخن آن گرمابه را بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدتهای مدیدهمچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، فوراً شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منارجنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به شیخ بهایی نسبت داده می شود.

پایگاه بسیج شهید علامه مطهری (ره ) ، افق نور

ofoghenoor.ir

سالروز شهادت حضرت امام علی النقی الهادی(ع) بر همه شیعیان جهان تسلیت باد.

نام: علی (ع)

القاب معروف: هادی، نقی( به معنای پاک)

کنیه: ابوالحسن سوم (ع)

پدر و مادر: امام جواد (ع)، سمانه (ع)

وقت و محل تولد: ۱۵ ذیحجه سال ۲۱۲ هجری در روستایی نزدیک مدینه. دوران زندگی: در سه بخش:

۱ حدود هشت سال قبل از امامت (از ذیحجه سال ۲۱۲ تا ۲۲۰ هـ ق).

۲ دوران امامت، در زمان خلفای قبل از متوکل، دوازده سال (از سال ۲۲۰ تا ۲۳۲ هـ ق)

۳ دوران امامت در سخت ترین شرایط، در زمان خلافت پانزده ساله دیکتاتوری متوکل (دهمین خلیفه عباسی) و سپس خلفای بعدی که عبارت بودند از: منتصر، المستعین والمعتز.

آن حضرت حدود ۳۳ سال امامت کردند.

وقت و محل شهادت: سوم رجب سال ۲۵۴ در سن ۴۱ سالگی در شهر «سامرا» بر اثر زهری که با دسیسه «معتز» (سومین خلیفه عباسی) توسط معتمد عباسی به آن حضرت خورانده شد، به شهادت رسیدند.

مرقد شریف: شهر سامرا، واقع در عراق

امام هادی(ع) در حدیث لوح

در این حدیث که از سوی خداوند بیان شده در مورد امام هادی(ع)، آمده است: «وی را با سعادت قرین کنم. همان علی(ع) را که دوست و یاور من و گواه در میان مخلوق من و امین وحی من است».

در این فراز، خداوند، امام هادی(ع) را با چهار لقب (دوست من، یاور من، گواه و ناظر بر مخلوقم و امین وحی من) تمجید نموده که هرکدام کافی است تا مقام بسیار ارجمند آن بزرگور را نشان دهد.

امامت امام هادی (ع) در خردسالی

دومین امامی که در خردسالی و در سن هشت سالگی به امامت رسید، امام هادی(ع) بود و ایشان در همان سنین واجد کمالات یک امام جامع و معصوم شدند همان طور که پیامبرانی مانند حضرت سلیمان، حضرت عیسی و حضرت یحیی(ع) که در دوران کودکی به مقام پیامبر رسیدند.

حوزه علمیه امام هادی(ع) در مدینه

یکی از کارهای مهم امام هادی(ع) که امامان دیگر هم اهمیت بسیار به آن می دادند، حفظ خط فکری و فرهنگی تشیع و جلوگیری از القائات مخالفان بود و این کار نیاز به تربیت شاگردان برجسته و تشکیل حوزه علمیه و تدریس فقه و عقاید اصول اسلامی داشت، که در عصر امام باقر و امام صادق(ع) به طور عمیق و گسترده ای تأسیس شد و سپس امامان دیگر حتی در شرایط بسیار سخت آن را تبیین و دنبال کردند.

امام هادی (ع) نیز در این راستا، قدم های راسخ و بزرگی برداشت و شاگردان برجسته ای همچون حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، خیران الخادم، ابن سکیت اهوازی، ابوهاشم جعفری، حسین بن محمد مدائنی، جعفر بن سهیل، اسماعیل بن مهران و عثمان بن سعید (اولین نایب امام زمان (عج))... را تربیت کرد و شاگردان برجسته پدر و جدش را به دور خود جمع نمود و حوزه ی علمی فعال و پرتلاشی به وجود آورد.

خود آن حضرت در تحکیم و استواری فقه و عقاید و فرهنگ تشیع، همت جدی وسیعی نمود و به سوالات افرادی مانند یحیی بن اکثم (عالم و قاضی بزرگ اهل تسنن) پاسخ داد.

تألیفات امام هادی (ع)

رساله ای در رد جبر و تفویض، رساله ای در اثبات عدل و المنزله بین المنزلتین، رساله ای در جواب به پرسش های یحیی بن اکثم، رساله ای در احکام دین، تفسیر صحه الخلقه (تبیین تندرستی) تبیین مسائل فقهی و پاسخ به سوالات فقهی که به طور پراکنده در کتب فقه و حدیث شیعه، بسیاری از آن ها ذکر شده است و مجموعه ای از نامه ها که در کتاب «مکاتبات الرجال عن العسکریین» آمده است.

پایگاه بسیج شهید علامه مطهری (ره ) ، افق نور

ofoghenoor.ir

برای مقابله اصولی و برنامه ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت کننده ای در امور فرهنگی به وجود آید.

مقام معظم رهبری(مدظله العالی)

 

 سالروز اعلام انقلاب فرهنگی -2 اردیبهشت     
سالروز اعلام انقلاب فرهنگی مصادف با چنین روزی از سال ۱۳۵۹ هجری شمسی می‌باشد
به‌دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، نیاز به تحول عمیق در فرهنگ‌های وارداتی در جامعه و خصوصاً در نظام آموزشی و فرهنگی کشور احساس می‌شد؛ چرا که نظام آموزش کشور که پایه فرهنگ جامعه می‌باشد، تحت سلطه استعمار پایه‌ریزی شده بود و تأمین‌کننده نیازهای اساسی جامعه اسلامی و مبتنی بر فرهنگ اسلامی نبود
از این‌رو در ابتدای انقلاب، گروه‌های مختلف وابسته به غرب و شرق، دانشگاه را پایگاهی برای اشاعه عقاید انحرافی خود و نیز کانون مقابله با دانشجویان انقلابی و مسلمان قرار داده بودند و دانشگاه به صحنه زد و خورد و ضرب و شتم گروهک‌ها بدل شده بود
در بیست و نهم فروردین‌ماه ۱۳۵۹ش، منافقین و گروهک‌ها با حمله به دانشگاه تربیت معلم و ضرب و شتم دانشجویان مسلمان، کنترل دانشگاه را در دست گرفتند. شورای انقلاب ۳ روز به آن‌ها مهلت داد تا اتاق‌ها و ستادهای عملیاتی خود را از دانشگاه‌ها خارج کنند
مردم به‌منظور مقابله با گروهک‌ها به راهپیمایی پرداختند و در روز دوم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی درحالی‌که منافقین به سلاح گرم و سرد مسلح بودند، مردم موفق به شکست آن‌ها شدند و دانشگاه را تصرف کردند که این حرکت مورد تأیید امام (ره) قرار گرفت
پس از آن، ضرورت ایجاب می‌‏کرد تا دانشگاه‏‌ها برای مدتی تعطیل باشد تا تغییر و تحولی اساسی در تمام نظام آموزشی کشور انجام شود، از این‌رو دانشگاه‏‌ها از آن روز تعطیل شدند تا با مطالعه و دقت و فرصت کافی، تحولی بنیادین و اساسی در نظام دانشگاهی کشور پدید آید.

این وظیفه به عهده ستاد انقلاب فرهنگی محول گردید تا این‌که دانشگاه‏‌ها در بیست و هفتم آذرماه ۱۳۶۱ش در سالروز وحدت حوزه و دانشگاه، بازگشایی شدند. این حرکت با هدف اسلامی کردن دانشگاه‏‌ها و خارج ساختن عوامل طاغوتی بود که به انقلاب فرهنگی موصوف گردید
عمده‌ترین اهداف انقلاب فرهنگی، تجدید نظر در نظام آموزش و ساختار دانشگاه‌ها و متحول ساختن آن متناسب با نیازهای کشور و تأمین استقلال سیاسی، اقتصادی و رهایی از وابستگی به شرق و غرب و نیز تصفیه دانشگاه‌ها از عناصر وابسته به استعمارگران و ابرقدرت‌ها و به‌طور کلی از عناصر ضد انقلاب بود.

فرهنگ یک ملت، منشأ عمدة تحولات آن ملت است. عوامل گوناگون تأثیرگذار در فرهنگ، قسم نخورده‌اند که چون ما کاری نمی کنیم، آن ها هم کاری نکنند.
فرهنگ ما باید در تولید صنعتی ما اثر بگذارد: ما چه چیزی تولید کنیم؟ چگونه تولید کنیم؟ برای چه تولید کنیم؟
انقلاب اسلامی ایران بیش از هر چیز مرهون فرهنگ اسلامی و تعالیم حیات بخش اسلام و تداوم و گسترش چنین انقلابی در گرو بقا و رشد فرهنگ اسلامی در نسل های موجود و آینده است.این وظیفه بیش از همه بر عهده نهادهای آموزشی و پرورشی، بخصوص دانشگاه هاست؛ اما بافت دانشگاهی ایران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و همچنین نظام آموزشی و محتوای دروس و کتابها بویژه در علوم انسانی آن دوره، متناسب با این وظیفه نبود و چه بسا دانشگاه های ما به وسیله خارجیان هدایت می شد و شکل و محتوای آنها تابع اراده بیگانگان و خط مشی آنها در جهت حفظ و تقویت سلطه سیاسی اقتصادی امریکا و سایر دول استعمارگر بوده است؛ به همین علت پس از پیروزی انقلاب، دانشجویان و استادان متعهد دانشگاه ها تصمیم گرفتند انقلابی فرهنگی به وجود بیاورند تا در سایه آن بتوانند ضمانتی برای بقا و تداوم انقلاب اسلامی و همچنین عامل نیرومندی برای صدور و گسترش فرهنگ انقلاب ایجاد کنند. این کار مستلزم اموری بود که کم و بیش اجرا شده و یا در دست اجراست.
 
تصفیه دانشگاه ها از عناصر وابسته به استعمارگران، ابرقدرت ها و عناصر ضدّ انقلاب.
تجدید نظر در نظام آموزشی و ساختاری دانشگاه ها و متحول ساختن آن ها به گونه ای که متناسب با نیازهای کشور و تأمین استقلال سیاسی. اقتصادی جمهوری اسلامی ایران باشد و کشور را از وابستگی فرهنگی و دیگر وابستگی ها نجات دهد.
گنجاندن دروس خاصّی در برنامه های دانشکده ها که آشنایی لازم دانشجویان را با اهداف انقلاب و معارف و دیدگاه های اسلام تأمین کند.
این ها کارهایی است که لازم است در همه دانشگاه ها انجام شود و ستاد انقلاب فرهنگی مسئول اجرای آن هاست.

ضرورت انقلاب فرهنگی:

هدف پیامبران الهی دگرگون ساختن فرهنگ جامعه به سوی یک فرهنگ توحیدی و خدا پسندانه است.یعنی پیامبران در حقیقت بنیانگذاران راستین فرهنگ اصیل الهی و انسانی بوده اند.به طور مثال پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد(ص) با آغاز رسالت خویش بعثت فرهنگی جدیدی ایجاد کرد؛ به طوری که از یک ملّت نیمه وحشی و از اعراب متعصب جاهلی جامعه نوینی با تمدّن شکوفا و فرهنگی غنی و پربار، آفرید.

این چنین تحوّلی جبر با تغییر زیر ساخت فرهنگی جامعه امکان پذیر نبود؛ و جامعه ایران اسلامی نیز باید از انقلاب فرهنگی پیامبر گران قدر خود الهام می گرفت، زیرا تا فرهنگ جامعه ای دگرگون نشود دگرگونی در بقیّه جهات میسر نیست و یگانه رمز تداوم و توفیق رهبر انقلاب آن است که فرهنگ آن انقلاب جایگزین و استوار گردد و گرنه بنای نهادهای دیگر انقلاب بر فرهنگ پوسیده و ارتجاعی و ظالمانه پیشین، متزلزل و بی ثبات خواهد بود و هر آن انتظار فرو ریختن تمامی آنها خواهد رفت.تا انقلابی در روح ها و اندیشه ها رخ ندهد، در ابعاد دیگر زندگی انسانی انقلابی رخ نخواهد داد.اگر چه انقلابی با ترقّی فکری و روحی مردم آن جامعه البته به طور نسبی آغاز خواهد شد اما آن جرقه ها و حرکت ها به تنهایی کافی نیست.
پس از پیروز شدن و به ثمر رسیدن انقلاب، جامعه ایران نیز نیاز به یک تحول بنیادین داشته و دارد؛ تحولی که انسان ساز و هدایتگر باشد و جامعه را دگرگون کند و خلاصه جهت دهنده و راهبر باشد.

در انقلاب اسلامی ایران نیز انقلاب با درخواست مردم برای تغییر سرنوشتشان آغاز شد که این مسئله سرآغاز یک انقلاب فرهنگی عظیم بود، اما پس از پیروزی انقلاب کافی نبود که به همان میزان رشد و آگاهی مردم اکتفا بشود، زیرا تغییرات و تحولات مقطعی و زودگذر نمی توانست استمرار دایمی داشته باشد؛ بلکه باید از ریشه و بنیان، نظام فرهنگی شاهنشاهی و زورمداری در هم می ریخت و به جای آن فرهنگ اصیل اسلامی جایگزین می شد.
حضرت امام خمینی(ره) به سرعت بر این مسئله انگشت نهادند و ضرورت انقلاب در افکار و اندیشه های مردم بویژه نسل جوان را در مراکز علمی و فکری همچون دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و مدارس تأکید و تصریح نمودند.گرچه انقلاب فرهنگی در یک جامعه منحصر به طبقه دانش آموز و دانشجو نیست و اصولاً فرهنگ کشور تنها در نظام آموزشی آن خلاصه نمی شود و شامل ویژگیهای از قبیل:آداب و رسوم، دین و اخلاقیات، سنن اجتماعی، دانستنیها و علوم و غیره است، اما ضرورت انقلاب فرهنگی در مدارس و دانشگاه ها از مهمترین امور محسوب می شود.

امام و انقلاب فرهنگی:

باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاه های سراسر ایران به وجود آید تا استادانی که در ارتباط با شرق و غربند تصفیه بشوند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.باید از بد آموزی های رژیم سابق در دانشگاه های سراسر ایران شدیداً جلوگیری کرد؛ زیرا تمام بدبختی های جامعه ایران در طول سلطنت این پدر و پسر از این بدآموزی ها به وجود آمده است.

اگر ما در دانشگاه ها تربیتی اصولی داشتیم هرگز طبقه روشن فکر دانشگاهی ما که در بحرانی ترین اوضاع ایران در نزاع و چند دستگی با خودشان نبودند.و از آن چه که بر مردم می گذشت چنان آسان عبور نمی کردند به نحوی که گویی در ایران نیستند.

تمام عقب ماندگی های ما به لحاظ فقدان شناخت صحیح اکثر روشن فکران دانشگاهی از جامعه اسلامی ایران بود؛ و متأسفانه هم اکنون هم هست.اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشن فکران دانشگاه رفته است که همیشه خود را بزرگ می دیدند و می بینند و تنها حرف هایی می زدند و می زنند که دوستان روشنفکر خودشان قادر به درک آنها هستند ولا غیر.روشن فکران متعمد و مسئول بیایید و تفرقه و تشتّت را کنار گذارید و به مردم فکر کنید و برای نجات این قهرمانان شهید داده خود را از شرّ "ایسم" و "ایست" شرق و غرب نجات دهید.

روی پای خود بایستید و از تکیه به اجانب بپرهیزید.

پایگاه بسیج شهید علامه مطهری (ره ) ، افق نور

ofoghenoor.ir

امام خمینی (ره) در تجلیل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی‌گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارم. چشم من به شماست.

 

دوم اردیبهشت هر سال یادآور تدبیرحکیمانه امام خمینی (ره) در تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ایستادگی در برابر ابر قدرت های شرق و غرب را سرلوحه کار خود قرار داد تا عزت و افتخار حسینی را بیش از پیش نصیب ملت غیور ایران کند.

یکی از نهادهایی که پس پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در اردیبهشت ماه سال 1358 شورای انقلاب با تأسیس شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گامی اساسی در راه سازمان دهی این نهاد برداشت.

وظایف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

وظایف این نهاد انقلابی در نخستین اطلاعیه شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شانزدهم اردیبهشت سال 1358 این گونه اعلام گردید: کمک به اجرای امور انتظامی، امنیتی و کنترل تعقیب و دستگیری عناصر ضد انقلاب؛
مبارزه مسلحانه علیه جریان های مسلحانه ضد انقلاب؛
دفاع در برابر حملات و اشغال گری های عوامل یا قوای بیگانه در داخل کشور؛
همکاری و هماهنگی موثر با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران؛
کمک در اجرای دستورات انقلاب اسلامی و دادگستری دولت جمهوری اسلامی؛
حمایت از نهضت های رهایی بخش و حق طلبانه مستضعفین جهانی تحت نظارت مقام معظم رهبری؛
کمک به پیشبرد طرح های عمرانی.

پایگاه خبرگزاری "بسیج شهید علامه مطّهری (ره)" روز پاسدار را به حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و تمامی پرسنل خدوم و جان بر کف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض می نماید.

پایگاه بسیج شهید علامه مطهری (ره ) ، افق نور

ofoghenoor.ir