وب سایت افق نور

تلاش وب سایت افق نور ، ترویج فرهنگ بسیج است

وب سایت افق نور

تلاش وب سایت افق نور ، ترویج فرهنگ بسیج است

وب سایت افق نور

پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.امام خمینی(ره)
ایمیل: websiteofoghenoor@yahoo.com
جیمیل: websiteofoghenoor@gmail.com
کانال روبیکا:https://rubika.ir/ofoghenoor1

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۰۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سایت افق نور» ثبت شده است

سپاه جلوی نفوذ امنیتی را با قدرت می گیرد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه به تشریح راه های جلوگیری از نفوذ دشمن پرداختند

حضرت آیت الله خامنه ای تاًکید کردند: « نفوذ اقتصادی و امنیتی در مقابل نفوذ فکری، فرهنگی و سیاسی اهمیت کمتری دارد، البته مسئولان گوناگون از جمله سپاه جلوی نفوذ امنیتی را با کمال قدرت می گیرند.»

حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه را نعمت بزرگ الهی و پاسدار آگاه و بینای انقلاب اسلامی در مسائل داخلی و خارجی خواندند و با تبیین الزامات و ابعاد پاسداری از انقلاب اسلامی افزودند: « دشمن به امید واهی پایان یافتن از انقلاب، در فکر نفوذ به خصوص نفوذ سیاسی – فرهنگی است که شناخت توطئه های دشمن، تقویت و استحکام روحیه انقلابی و حرکت مستمر به سمت تحقق آرمان ها این هدف را ناکام خواهد گذاشت.»

حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار در تشریح جایگاه سپاهیان پاسدار و وظایف خطیر آنان در موقعیت کنونی و آینده کشور، به تبیین چهار کلمه «سپاه»، «پاسداران»، «انقلاب» و «اسلامی» و ابعاد و خصوصیات و الزامات آن پرداختند. ایشان کلمه «سپاه» را به معنای داشتن سازمان و تشکیلات و نظم و انضباط دانستند و خاطر نشان کردند: «برای هیچ سازمان و نهادی همچون سپاه وظیفه سازمانی برای پاسداری از انقلاب اسلامی به عنوان عزیزترین حادثه تاریخی و جاری کشور تعریف نشده است.» رهبر انقلاب اسلامی « پیر نشدن و تجدید حیات » از طریق رشد و تعمیق و« تربیت عناصر جدید، با عناصری که در خدمت دستگاه های مختلف قرار می دهد بر ان مجموعه ها و تشکیلات تأثیرگذاری می کند و انسان های موثری را رشد می دهد. »

حضرت ایت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه یکی دیگر از خصوصیات تشکیلاتی بودن سپاه، به وجود آمدن اقتدار « میدانی، سیاسی و هویتی و عزت بخشی» است، افزودند: «از جمله ویژگی ها «سازمانی بودن سپاه، جوانگرایی و استفاده از تجربه نیروهای قدیمی و کارکشته است که باید این روند حفظ شود و انقطاع نسلی در سپاه به وجود نیاید.»

ایشان سپس، کلمه «پاسدار» و «پاسداری از انقلاب» را نماد اراده و حضور و هویت انقلابی دانستند و تأکید کردند: «هنگامی که می گوییم پاسداری از انقلاب یعنی اراده انقلابی همچنان مستحکم وجود دارد و انقلاب نیز همچنان با قدرت و قوت زنده و حاضر است زیرا اگر انقلاب زنده نباشد، پاسداری از آن معنایی نخواهد داشت.»

رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از ابعاد مفهوم «پاسداری از انقلاب» را مورد تهدید بودن انقلاب برشمردند و خاطرنشان کردند:«اگر تهدیدی وجود نداشت، پاسداری از انقلاب لزومی نداشت، پس با توجه به وجود تهدیدات، باید آنها را شناخت.»

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید براینکه یکی از وظایف اصلی سپاه، رصد دائم مسائل داخلی، منطقه ای و بین المللی به منظور شناخت تهدیدهاست، گفتند: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک سازمان سر به زیر و سرگرم کارهای اداری خود نیست بلکه یک ناظر آگاه و بینا و متوجه مسائل داخلی و خارجی است.» ایشان اهمیت مجموعه اطلاعات سپاه را در این بخش یادآور شدند و افزودند: «مجموعه اطلاعات سپاه باید به طور دائم مسائل را رصد و تهدیدها را شناسایی کند.»

رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از ابعاد کلمه «پاسداری از انقلاب» را «هوشیاری و بیداری دائم» دانستند و تأکید کردند: «ما هیچ گاه شروع کننده جنگ نبوده و نخواهیم بود اما چون انقلاب اسلامی همواره در معدض تهدید معارضین و مزاحمین است، هوشیاری و بیداری همیشگی سپاه و آمادگی متناسب با تهدیدها کاملا ضروری است.»

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به بُعد دیگر «پاسداری از انقلاب» یعنی «پاسداشت و گرامیداشت انقلاب» گفتند: «لازمه گرامیداشت و قدرشناسی انقلاب اسلامی، معرفت آگاهانه، روشن و جامع نسبت به انقلاب است که باید چنین معرفتی در همه بخش ها و سلسله مراتب سپاه وجود داشته باشد.» ایشان با اشاره به اینکه یکی از راه های نفوذ دشمن، ایجاد خلل در باورهاست، گفتند: «راه مقابله با چنین نفوذی، مجهز شدن سپاهیان به منطق مستحکم انقلاب از طریق افزایش قدرت اقناعی، منطقی و بیانی در مورد انقلاب اسلامی است.»

حضرت آیت الله خامنه ای شناخت دشمن را یکی دیگر از ابعاد «پاسداری از انقلاب» برشمردند و گفتند: «منظور از دشمن، استکبار جهانی و مظهر کامل آن آمریکا است که رژیم های مرتجع و انسان های ضعیف النفس، عوامل آن هستند.» ایشان افزودند: «لازمه پاسداری از انقلاب، شناخت نقاط ضعف معرفتی و عملی دشمن و توجیه افرادی است که هنوز شناخت صحیح از دشمن ندارند.»

رهبر انقلاب اسلامی سپس به برخی نقاط ضعف و تناقض های مبانی دشمن اشاره کردند و گفتند: «دشمنان انقلاب اسلامی کسانی هستند که از سال های قبل با شعار «برقراری امنیت»، «مبارزه با تروریسم» ، «برقراری دموکراسی» و «ایجاد صلح» به منطقه آمدند اما اکنون دستاورد حضور آنان، ناامنی و ظهور تروریسم وحشی و خشن و شعله ور شدن آتش جنگ در منطقه است.»

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: «شعار «برقراری دموکراسی» در منطقه که از طرف آمریکایی ها سر داده می شود، اکنون به یکی از مشکلات اصلی و پاشنه آشیل آنها تبدیل شده است، زیرا امروز مرتجع ترین و دیکتاتور ترین رژیم های منطقه، با کمک و حمایت های آمریکا، به جنایات خود ادامه می دهند.»

رهبر انقلاب اسلامی که سخنانشان را در تبیین چهار کلمه شکل دهنده تعبیر«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» متمرکز کرده بودند، پس از بررسی معنا و مفهوم کلمات سپاه و پاسدار، به تشریح معنای حقیقی انقلاب پرداختند.

ایشان انقلاب را حقیقتی، ماندگار و دائم و «صیرورت و تحولی عمیق و پایان ناپذیر» خواندند و افزودند: «برخلاف تصورات و القائات اتاق فکرهای بیگانه که در داخل هم عده ای آنها را تکرا می کنند، انقلاب تمام شدنی نیست و تبدیل آن به «جمهوری اسلامی» به معنایی که آنها فکر می کنند امکان پذیر نخواهد بود.»

حضرت آیت الله خامنه ای، ترسیم آرمان های اساسی را اولین گام یک انقلاب برشمردند و خاطر نشان کردند: «این اصول و گام یک انقلاب با استفاده از تعبیری قرآنی، آرمان را همان حیات طیبه معنا کردند و افزودند: «حیات طیبه، شامل همه مواردی می شود که یک ملت برای دستیابی به سعادت آنها نیاز دارد.» ایشان عزت ملی، استقلال به معنای آزادی ملی از ظلم و ستم و تسلط زورگویان جهانی، پیشرانی همراه با معنویت در علم و تمدن جهانی، عدالت، رفاه، خلقیات اسلامی و سبک زندگی اسلامی را از جمله خصوصیات حیات طیبه خواندند و افزودند: «حرکت به سمت این جامعه آرمانی، حرکتی مستمر و در واقع صیرورت و تحول دائم به سمت پروردگار است.» ایشان ایمان به الله و کفر به طاغوت را یکی دیگر از ویژگی های حیات طیبه برشمردند و افزودند: «غرب در تبلیغاتی که در داخل هم به نوعی تکرار می شود برای تضعیف تدریجی تنفر ملت از استکبار می گوید لازم نیست هر کسی به خدا ایمان دارد به طاغوت کافر باشد اما ایمان به پروردگار و کفر به طاغوت یک ویژگی به هم پیوسته حیات طیبه است.»

رهبر انقلاب ایدئولوژی زدایی از دیپلماسی و سیاست داخلی را از دیگر محورهای تبلیغات کنونی غرب خواندند و خاطر نشان کردند: «می خواهند ما اصول خود را در همه زمینه ها راهنمایی تعیین کننده به شمار می رود.»

حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به تبیین تناقض ذاتی دو گزاره ای  پرداختند که اخیراً در تبلیغات بیگانگان تکرار می شود. ایشان گفتند: «دشمنان از یک طرف می گویند جمهوری اسلامی در منطقه دارای قدرت و نفوذ و تأثیر گذاری است و از طرف دیگر می گویند روحیه و تفکر انقلابی را کنار بگذارید تا جذب جامعه جهانی شوید.»

رهبر انقلاب افزودند: «این دو گزاره با هم متناقضند زیرا قدرت و نفوذ ما به علت روحیه و عملکرد انقلابی است و طبعاً اگر آن را کنار بگذاریم ضعیف می شویم.» ایشان افزودند: «هدف اصلی دشمنان این است که ملت ایران تفکر انقلابی را کنار بگذارد تا قدرت خود را از دست بدهد و در نقشه های چند کشور زورگو که خود را جامعه جهانی می نامند هضم و محو شود.»

حضرت آیت الله خامنه ای پس از بررسی ابعاد مختلف مفهوم انقلاب، به تبیین ویژگی های چهارمین کلمه تشکیل دهنده «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» یعنی اسلام پرداختند. ایشان تأکید کردند: «اسلام، پایه و مایه انقلاب است اما عده ای از اسم اسلام هم می ترسند و به جای انقلاب اسلامی می گویند: «انقلاب 57» رهبر انقلاب، اسلام ناب را «همه محتوای انقلاب » خواندند و با انتقاد شدید از تفکرات عوامانه، انحرافی و ابلهانه تکفیری ها افزودند: «اسلام متکی بر عقل و نقل، و مستند به قرآن و معارف پیامبر و اهل بیت علیهم السلام، مبنای انقلاب ماست که در همه محافل به روز جهان ، با منطقی قوی، قابل ارائه و دفاع است.»

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به نفوذ انقلاب اسلامی در افکار و دل های ملت های مسلمان تأکید کردند: «اسلام منحصر در عمل شخصی »، «اسلام سکولار»، «اسلام بدون جهاد و شهادت» و بدون نهی از منکر، مورد قبول ملت ایران نیست و «اسلام انقلاب» را می توان در آیات قرآن و وصیتنامه امام (ره) و سخنان و مکتوبات ایشان جست و جو کرد.»

رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان خطاب به سپاهیان پاسدار تأکید کردند: «شما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با چنین معنا و مفهوم وسیع و عمیق هستید و باید با کمال هوشیاری و با تمام توان به پاسداری خود ادامه دهید.» ایشان با انتقاد از حرف ها و نوشته هایی که دانسته یا ندانسته تضعیف سپاه را دنبال می کند، افزودند: «سپاه پاسداران، نعمت بزرگ الهی است و همه باید قدردان این نعمت باشند.»

حضرت آیت الله خامنه ای، قدرشناسی از سپاه را در درجه اول متوجه خود این نهاد دانستند و افزودند: «با استحکام روز افزون بافت معنوی و فکری و عملی خود، پرهیز شدید از بهانه دادن به دست دیگران، دوری مطلق از مسائلی که به کرامت سپاه لطمه می زند و حرکت در خط مستقیم انقلاب در زمینه های اقتصادی، مالی و سیاسی، شأن و شخصیت سپاه پاسداران را قدردانی و مراقب کنید.»

رهبر انقلاب همچنین با تأکید بر ضرورت توجه کامل سپاه پاسداران به همه تهدیدها افزودند: «تلاش دشمن برای نفوذ، از جمله تهدیدات بزرگ است.» ایشان افزودند: «نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطناک است و پیامدهای سنگینی دارد اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است که همه باید مراقب آن باشند.»

حضرت آیت الله خامنه ای، سرمایه  گذاری سنگین دشمنان برای نفوذ فرهنگی و تغییر تدریجی باورهای مردم را یادآور شدند و افزودند: «در زمینه سیاسی نیز بیگانگان به دنبال نفوذ در مراکز تصمیم گیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیم سازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهت گیری ها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، براساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.»

رهبر انقلاب در پایان سخنانشان با تأکید بر ضرورت بیداری عمومی در مقابل ترفندهای دشمنان افزودند: «آنها منتظرند که ملت و نظام خوابشان ببرد که اهدافشان را محقق کنند اما ملت و مسئولان نمی گذارند امید شیطان بیگانگان درباره به خواب رفتن ملت، در دل دشمن پا بگیرد.»

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: «باید پایه های تفکر و روحیه انقلابی را چنان در کشور مستحکم کنیم که هیچ چیز در ادامه این مسیر درخشان خللی ایجاد نکند که این وظیفه اساسی همه نخبگان است.»

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به اهمیت و جایگاه ماه ذی حجه، همه مردم را به بهره گیری معنوی از ساعات و روزهای مهم این ماه شریف به خصوص روز بزرگ عرفه توصیه کردند: «باید روز عرفه را قدر دانست و دعاهای پر مضمون این روز را با تامل و تفکر خواند و توشه ای برای مسیر دشوار و طولانی زندگی و به دست آوردن نیرو و نشاط لازم در این مسیر، برگرفت.»

 

 

ofoghenoor.ir

دانلود پاورپوینت وقتی حرف نداریم((چراها و خطرها))

« میانگین صحبت کردن زوج های ایرانی با همدیگر فقط 17دقیقه است.» 

فایل وقتی حرف نداریم جهت دانلود مهیا شده است

جهت دانلود فایل کلیک کنید



ofoghenoor.ir

امام خمینی(ره): زائران شریف ایرانی امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهدای بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقی و نه غربی کعبه خداوند گشته اند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شرکت میلیونی خود در راهپیمایی و اعلان برائت از کفر خصوصا آل سعود به وظیفه انقلابی و الهی خود عمل نموده اند.


پیام امام خمینی(ره): به مناسبت شهادت مظلومانه زائران خانه خدا در مکه معظمه در سال 1366 شمسی

فاجعه جمعه خونین مکه غیر مترقبه و شگفت آور نیست که دوباره دست کثیف آمریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت حاج و عمارت مسجدالحرام، خیابان ها و کوچه های مکه را از خون مسلمانان سیراب کنند.

 روز ششم ذیحجه 1407 هجری قمری (مصادف با سال 1366 ه . ش) ، حاجیان ایرانی به همراه برخی از حجاج سایر کشورها که به صف ایرانیان پیوسته بودند ، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند.

حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی باشکوه ضمن اظهار تنفر از آمریکا و اسرائیل، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نموده ، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ویکپارچگی ، جهت مبارزه بی امان با سلطه قدرتهای شیطانی ، در راس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار ، دعوت کردند. گویی در و دیوار شهر مکه و ملائکه آسمان ، همصدا با حجاج شعار می دادند . عرب و عجم ، مبهوت و مسحور این طنین الهی شده بودند .

راهپیمایان ، پس از استماع پیام تاریخی رهبرانقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( ره) ، با شعار الله اکبر ، لا اله الا الله و مرگ بر آمریکا برای ادای نمازمغرب روانه حرم شدند . پس از طی مسافتی ، در حالی که جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان ، زنان و گروهی جانبازان در حرکت بودند ، ناگهان ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شد . آنان لحظه ای بعد ، به طرف صفوف حمله کردند و با باطوم بر سرو روی زائران بی گناه کوبیدند . این گروه ازیک سو و گروه دیگری نیز از بالای پله ها و ساختمانها ، سنگ و آجر ، آهن ، شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند . پس از آن ، شلیک گازهای سمی و خفه کننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلوله ها به قصد کشتن راهپیمایان برائت ازمشرکین به سوی آنان سرازیر گردید و پیکرهای پاک آسمانی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا ، اسرائیل و ایادی ناپاک آنها بود ، درخاک و خون غلتیدند.

چادرها از سر زنان افتاد ، افراد زیادی به زیر دست و پا له شدند و عده ای به وسیله گازهای خفه کننده و رگبار گلوله ها، به شهادت رسیدند.

این جنایتکاران حتی به آمبولانسهای حامل مجروحان نیز یورش می بردند و مانع از جمع آوری آنان می شدند . این جنایت در جمعه خونین مکه ، به قدری فجیع بود که برای مرتکبان و بانیان آن ، جز لکه های ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملتها ، اثری باقی نگذاشت. این حادثه جانسوز ، که وصف و شرح آن در کلام نمی گنجد ، نه تنها قلب مسلمانان جهان ، که دل آزادگان دنیا را نیز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمی بزرگ فرو برد .

امام خمینی(ره) ضمن تسلیت شهادت مظلومانه زائران خانه خدا در مکه معظمه در پیامی فرمودند:  

اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریکایی و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم و اگر میخواستیم پرده از چهره کریه دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین محمدرضا خان و صدام آمریکایی و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر آمریکا هستند و مامور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملت ها، باز به این زیبایی میسر نمی گردید، و همچنین اگر میخواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی آید، این وهابی های پست بی خبر از خدا به سان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند.  

پیام امام خمینی(ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا او ماتوا لیرزقنهم الله رزقا حسنا و ان الله لهو خیرالرازقین

این حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را که یقینا دل همه آزادگان جهان و ملت های اسلامی را جریحه دار و متالم ساخته است ولی برای ملت بزرگ و قهرمانی همچون مردم عزیز کشورمان که تجربه چندین ساله انقلاب را دیده اند و نقاب از چهره ها و نیرنگ های ایادی آمریکا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآن ها و مساجد برداشته اند، این حوادث غیر مترقبه و شگفت آور نیست که دوباره دست کثیف آمریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت حاج و عمارت مسجدالحرام، خیابان ها و کوچه های مکه را از خون مسلمانان سیراب کنند.

ما در عین حال که شدیدا متاثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بی خردان قرار داده است، چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکت های کورشان سبب قوت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند که اگر از صدها وسیله تبلیغاتی استفاده می کردیم و اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریکایی و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم و اگر می خواستیم پرده از چهره کریه دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین محمدرضا خان و صدام آمریکایی و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر آمریکا هستند و مامور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملت ها، باز به این زیبایی میسر نمی گردید، و همچنین اگر می خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی آید، بدین سعود، این وهابی های پست بی خبر از خدا به سان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به این اندازه که کارگزاران ناشی و بی اراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل کرده اند، موفق نمی شدیم و حقا که این وارثان ابی سفیان و ابی لهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید کرده اند.

جمهوری اسلامی ایران الحمدلله در میان زائران خانه حق از ملیت ها و نژادها و کشورها و حتی در خود عربستان طرفداران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفاداری پیدا نموده است که برای گواه و شهادت حقانیت ما و معرفی ابعاد قتل عام خونبار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یاری دهند. و چه بهتر که بلافاصله و در حالی که اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده اند، صدام و حسین اردنی و حسن مراکشی به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگی نمایند، گویی عربستان سنگر بزرگی را فتح کرده است و در کشتن صدها زن و مرد بی دفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روی اجساد مطهر آنان به پیروزی نظامی بزرگی نایل آمده است که به یکدیگر تبریک می گویند و حال آن که جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شکسته است.

و چه کسی است که نداند توسل به زور و سرنیزه و لشکرکشی در برابر زائران خانه حق و تهیه آن همه مقدمات و توسل به بهانه های پوچ برای درگیری با زنان و مردان و جانبازان و مادران و همسران شهیدان چیزی جز استیصال و خشم و ضعف آمریکا و عجز و ناامیدی سرسپردگان آنان نخواهد بود. یقینا آمریکا و عربستان از شرایط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مومنین به احکام قرآن و پرهیز از جدال در کنار خانه خدا سوئ استفاده کرده اند و با وسایل از پیش فراهم شده و نقشه های دقیق روبه صفتانه به صفوف شیرمردان و شیرزنان ما حمله نموده اند و آنان را غافلگیر کرده اند. حکومت سعودی مطمئن باشد که آمریکا لکه ننگی بر دامنش نهاده است که تا قیام قیامت هم با آب زمزم و کوثر پاک نمی شود و خونی که از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرزمین حجاز جاری شده است، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است که ملت ها و نسل های آینده از آن سیراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک می شوند و ما همه این جنایت ها را به حساب آمریکا گذاشته ایم و به یاری خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از نمرودها و شیاطین و قارون ها خواهیم گرفت و مجددا تاکید می کنم که اینها بهای گران حاکمیت نه شرقی و نه غربی و استقلال و آزادی و اسلام خواهی ماست.

و اینک از فرصت استفاده کرده به یکی از آیات کتاب کریم اشاره می کنم آن جا که فرموده است:((اجعلتم سقایه الحاج و عمارت المسجد الحرام کمن امن بالله والیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عندالله والله لا یهدی القوم الظالمین.))

گویی آیه کریمه در همین عصر نازل شده و گویی برای آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و برای ملت مجاهد بزرگ ایران و حجاج بیت الله الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است. خداوند تعالی می فرماید: شما کوردلان آب رسانی به حجاج و تعمیر مسجدالحرام را با ارزش آنانی که ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده می کنند، مساوی قرار داده اید، حاشا که اینان با شما مساوی نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمی کند.

آیا سعودی ها و امثال آنان در طول تاریخ ارزش خود را برای تهیه آب در مواقف حج و زرق و برق تعمیرات مسجدالحرام را با ارزش های مسلمانانی به خداوند و روز جزا ایمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و برای دفع دشمنان خدا از حریم اسلام و حرم خداوند تعالی به پا خاسته اند مقایسه نکرده اند و سعودی های عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمی کنند و با مجاهدان راه خدا آن نمی کنند که روی آمریکای جهانخوار و ارباب خود را سفید کرده است. و جالب توجه این که خداوند در این آیه ایمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از میان تمام ارزش های اسلامی و انسانی مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشریت انتخاب کرده است و در این انتخاب به همه مسلمانان تعلیم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزش هاست. و آیا خداوند با ذکر والله ((لایهدی القوم الظالمین)) نمی خواهد بفرماید خداوند سعودی های عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانی بیش نمی داند که قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمی فرماید.

آیا ستمکاری بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهی و با زائران مجاهد آن که همه چیز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم کردند، می توان تصور کرد آیا جرم این مجاهدان که به فرمان خداوند تعالی ندای برائت از مشرکین را انجام داده اند، جز برائت از خدایان آل سعود و سعودی های عصر حاضر و شاه حسین و شاه حسن و مبارک نامبارک و صدام عفلقی است آیا سکوت در مقابل این ستمگری ها که در طول تاریخ سابقه نداشته است، چیزی جز رضای به این جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمین و ستمگران است و در هر صورت آل سعود برای تصدی امور کعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران باید چاره ای بیندیشند. زائران شریف ایرانی امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهدای بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقی و نه غربی کعبه خداوند گشته اند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شرکت میلیونی خود در راهپیمایی و اعلان برائت از کفر خصوصا آل سعود به وظیفه انقلابی و الهی خود عمل نموده اند که در این جا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و برادران تشکر کنم.

اکنون نوبت زائران دیگر کشورها و خصوصا علما و روشنفکران و گویندگان است که پیام مظلومیت ما را به جهان ابلاغ کنند. انشای الله زائران محترم ایرانی با مقاومت و صبر بقیه اعمال خود را به اتمام برسانند و با گام های محکم و دلی آرام و قلبی سرشار از رضایت و لبی خندان، شادی پیروزی خون بر شمشیر و شهادت در کنار خانه خدا را جشن بگیرند و افرادی که به مدینه منوره مشرف می شوند، سلام شهیدان به خون خفته کعبه و مجروحین خانه امن را به رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام ابلاغ کنند و این موفقیت بزرگ را به محضرشان تبریک بگویند و به راه خود با صلابت و اطمینان ادامه دهند و مشکلاتی که آمریکا و عربستان بر آنان تحمیل نموده اند به حساب خدا و دفاع از پیامبر بگذارند و از این که خداوند هدیه ها و قربانیان هاجروار و اسماعیل گونه این ملت بزرگ را در کنار خانه خود پذیرفته است سپاسگزار و شاکر باشند که انشای الله خداوند شهدای بزرگ ما را با شهدای صدر اسلام محشور و به بازماندگان آنان صبر و اجر و به مصدومین و مجروحین شفا عنایت فرماید و شر متجاوزان را به خودشان باز گرداند و آنان را به عقوبت خود کیفر دهد. از خداوند مسئلت می کنم که از این زمان که همه کفر و همه شرک دست به دست هم داده اند و تصمیم و عزم خود را برای شکست امت اسلام جزم کرده اند و همه ضربه ها را بر علیه ما به کار گرفته اند، خود ما را در حصار محکم خود و در لوای مرحمت و لطف خود حفاظت فرماید.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

روح الله الموسوی الخمینی

تاریخ: 1366/5/12

منبع: صحیفه نور جلد 20 صفحه 134

ofoghenoor.ir

پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی رحلت عالم متقی آیت الله خزعلی

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، درپی رحلت عالم متقی آیت الله آقای ابوالقاسم خزعلی پیام تسلیتی صادر کردند.
متن پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:


بسمه تعالی
درگذشت عالمِ عامل و پرهیزگار مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ ابوالقاسم خزعلی رحمت الله علیه را به خاندان محترم و همه ی بازماندگان و نیز به دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم. عمر با برکت این روحانی با فضیلت، سرشار از نقطه های درخشان است، سالیان دراز بهره گیری از درس امام خمینی و دیگر فقهای بزرگ در قم و مشهد، همراهی با امام بزرگوار از آغازین روزهای نهضت انقلابی و دفاع شجاعانه از آن بزرگمرد و در دوران دشوار اختناق طاغوتی با بیانی رسا و صریح، حضور در مسئولیتهای سنگین پس از پیروزی و عضویت در شورای نگهبان و مجلس خبرگان، صبر جمیل بر شهادت فرزندش در قم و در هنگامه ی حرکات انقلابی ملت ایران و آنگاه حفظ قرآن و انس با آن و با دریای بی پایان حدیث و نیز فعالیت بلند مدت در تبلیغ و بیان معارف اسلامی، و آنگاه ثبات قدم در خط اصیل و صراط مستقیم انقلاب در همه حال و تا پایان زندگی ... 
اینها سرفصلهای مهم زندگی این عالم متقی و پرکار است که در دیوان الهی مضبوط و مأجور است انشاالله.
رحمت و مغفرت الهی برای آن بزرگوار مسألت میکنم.

سید علی خامنه ای
۲۵شهریور ۱۳۹۴


خلاصه ای از زندگینامه آیت الله ابوالقاسم خزعلی

پس از یک دوره طولانی بیماری؛

آیت الله خزعلی دعوت حق را لبیک گفت

آیت الله ابوالقاسم خزعلی، عضو مجلس خبرگان پس از یک دوره طولانی بیماری و به دلیل کهولت سن صبح چهارشنبه هفته گذشته دعوت حق را لبیک گفت.

آیت الله خزعلی، در سال 1304 هجری شمسی در بروجرد، از توابع استان لرستان متولد شد. بخشی از تحصیلات ابتدایی را در استان لرستان و باقیمانده آن را به دلیل مهاجرت به مشهد مقدس در این شهر سپری کرد. در سن 17 سالگی به تحصیلات حوزوی علاقه مند شد و به حوزه مشهد رفت و دوره مقدمات و سطح را در این حوزه فرا گرفت، سپس برای ادامه تحصیلات حوزوی و بهره مندی از محضر اساتید برجسته نظیر آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی (ره) عازم قم شد و در کلاس درس خارج فقه و اصول آنان شرکت کرد. مشاهده شخصیت امام خمینی (ره) در زمان تحصیل و ارتباط نزدیک با ایشان به دلیل شرکت در کلاس درس حضرت امام باعث علاقه مندی وی به شخصیت ایشان و قدم گذاشتن در مسیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شد. آیت الله بروجردی نیز علاقه ویژه ای به وی به عنوان یکی از شاگردان برجسته خود داشت.ارتباط نزدیک با این دو شخصیت سبب انجام فعالیت های مبارزاتی نظیر سخنرانی، انتشار اعلامیه ها و رهبری مردم جهت حرکت های اعتراضی علیه رژیم شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی مسئولیت هایی نظیر عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم خراسان رضوی را بر عهده داشته است.

او در سال 1338 طی یک سخنرانی در شهر رفسنجان، با مقایسه شاه و آیت الله بروجردی، شاه را به یک انگشتر در دستان بروجردی تشبیه کرد و در توضیح قدرت مرجع تقلید شیعیان اظهار کرد که هرگاه ایشان اراده نماید. این انگشتر را پرت می نماید. این سخنان تأثیر گسترده ای در میان نیروهای امنیتی رژیم پهلوی در برخورد نسبت به سخنان آقای خزعلی ایشان را به سه سال تبعید به گناباد محکوم کرد. بارزترین جنبه سیاسی شخصیت آیت الله خزعلی حضور مستمر و شایان، در نهضت اسلامی امام خمینی(ره) بود. در سال 1352 باز به دلیل امضای نامه و اعلامیه به نفع حضرت امام (ره) به بندر گناوه تبعید شد.

پس از جریان تبعید در گناباد، امام (ره) ایشان را به حضور طلبید و ضمن تشویق خواستار ادامه مبارزه با دستگاه پهلوی گردیدند. در دهه 1340 آیت الله خزعلی سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف ایران، به خصوص استان خوزستان، انجام داد. از دیگر فعالیت های آیت الله خزعلی سخنرانی در حسینیه ارشاد است. این مرکز در اواخر دهه 1340 محل سخنرانی شخصیت هایی چون استاد مطّهری و دکتر شریعتی بود. آقای خزعلی نیز در سال 1348 چند سخنرانی در حسینیه ارشاد ایراد کرد که محتوای آنها ضرورت فعالیت های فرهنگی از جمله تأسیس کتابخانه بود.

تبعیدهای پیاپی و محدودیت های روزافزون، آیت الله خزعلی را از پیگیری مبارزه علیه رژیم باز نمی داشت. در سال 1354 آیت الله خزعلی در مسجد الجواد تهران دستگیر و در زندان قزل قلعه به مدت 48 روز در یک سلول به همراه یک نفر دیگر حبس گردید.

آیت الله خزعلی پس از استعفای «آیت الله مهدوی کنی» به عضویت شورای نگهبان در آمد. دور دوم انتصاب فقهای شورای نگهبان در سال 1359، شورای نگهبان با حضور آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله احمد جنتی، آیت الله ابوالقاسم خزعلی، آیت الله محمدی گیلانی، آیت الله محمد مومن و آیت الله امامی کاشانی تشکیل شد.

روحش شاد و یادش گرامی 

ofoghenoor.ir

شهید شیرودی در کلام رهبری

مقام معظم رهبری از وی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدا کرده است، یاد می‌کند و او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف می کند.


زندگینامه شهید علی‌اکبر شیرودی

شهید شیرودی، اولین نظامی‌ای بود که رهبر معظم انقلاب در نماز خود به وی  اقتدا کرد. کسی که ابتکار عملش در تمامی رسانه‌های مطرح جهان منعکس می‌شود، تا جایی که بنی‌صدر با وجود دشمنی با او مجبور می‌شود برای حفظ ظاهر هم که شده به او ارتقای درجه بدهد. ولی او این ارتقاهای ظاهری را نمی‌پذیرد و خالصانه فقط در جهت موفقیت انقلاب اسلامی می‌رزمد. او در تاریخ 8 اردیبهشت 1366 و در عملیات بازی‌دراز بعد از 7سال فراق از هم‌یار دیرینه‌اش «شهید احمد کشوری» به شهادت می‌رسد.

شهید علی‌اکبر شیرودی در دی‌ماه 1334 در روستای بالاشیرود تنکابن در استان مازندران به دنیا آمد. در دوران دبستان از نظر هوش و استعداد از بسیاری از همسالان خود گوی سبقت را ربوده بود. بعد از اتمام دوره ابتدایی و کسب رتبه شاگرد اولی، به دلیل نبود دبیرستان در روستای بالاشیرود، در دبیرستان شیرود در شش کیلومتری محل سکونتش ادامه تحصیل داد. وی که از مشکلات مالی خانواده مطلع بود از طریق کارگری و کشاورزی به پدرش کمک می‌کرد.

معلم تعلیمات دینی وی در خصوص ویژگی‌های اخلاقی علی‌اکبر می‌گوید:"اخلاق اسلامی و رفتار جوانمردانه او نشانه‌هایی از خصوصیات جوانی میرزاکوچک خان را مجسم می‌کرد." شهید علی‌اکبر قربان شیرودی در سال آخر دبیرستان جهت یافتن کار به تهران آمد و در کنار کار به ادامه تحصیل پرداخت. در سال 1350 با افکار و مبارزات امام خمینی(ره) آشنا شد و شروع به مطالعه معارف و کتاب‌های ادیان مختلف همچنین کتب فلسفی و سیاسی از جمله نوشته‌های شهید مطهری کرد. شهید شیرودی، در سال 1351 وارد دوره مقدماتی خلبانی شد و پس از مدتی برای گذراندن دوره کامل به پادگان هوا نیروز اصفهان منتقل شد.

خلبان هلی‌کوپتر کبری و نقش تعیین کننده‌ در حماسه پاوه

با اتمام دوره خلبان هلی‌کوپتر کبری به این موضوع پی برد که نفوذ آمریکایی‌ها در ارتش و فرهنگ کشور بیش از آن است که تصور می‌شد. وی پس از پایان دوره خلبانی به عنوان خلبان به استخدام ارتش درآمد و به پادگان هوانیروز کرمانشاه منتقل شد. در این ایام با شهید احمد کشوری، از خلبانان مؤمن که از همشهریانش نیز بود آشنا شد. این شهید بزرگوار در دوران مبارزات انقلاب اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) را در کرمانشاه پخش می‌کرد و در آستانه پیروزی انقلاب، همراه با حجت الاسلام آل طاهر مسئولیت حفاظت از کرمانشاه به خصوص رادیو و تلویزیون و ادارات مهم دولتی را بر عهده گرفت. در غائله کردستان داوطلبانه به این منطقه شتافت و در مقابل گروه‌های ضد انقلاب به مبارزه پرداخت. در همین دوره و در سن 24 سالگی به عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. شهید شیرودی در حماسه پاوه نیز نقش تعیین کننده‌ای در آزادسازی شهر ایفا کرد.

در تعقیب ضد انقلاب با دیدن حضور بچه حمله نکرد

یکی از همرزمانش به خاطره‌ای در مورد شیرودی اشاره می‌کند و می‌گوید: روزی در تعقیب ضد انقلاب، وقتی خواست راکتی شلیک کند متوجه حضور بچه‌ای در آن حوالی شد، برگشت و ابتدا با بال هلی‌کوپتر بچه را ترساند و از آنجا راند و بعد برگشت و حمله کرد.

شهید شیرودی پس از سه سال مبارزه با ضد انقلاب در غرب کشور به اصرار روحانیون و همرزمان پاسدارش در 20 شهریور 1359 به مدت یک ماه به مرخصی رفت، اما بیش از 10 روز در تنکابن نماند، چراکه با شنیدن حمله عراق به جنوب ایران به منطقه بازگشت. در آن چند روز نیز با اینکه منافقان و ضد انقلاب در تعقیب او بودند، او بدون محافظ و تنها با یک قبضه کلت کمری که از حجت الاسلام حاج احمد خمینی هدیه گرفته بود در تنکابن تردد می‌کرد و اغلب اوقات با لباس کار به میان روستاییان می‌رفت و در کشتزارها به سالخوردگان کمک می‌کرد.

 

مسئولیت تمرد از بنی‌صدر را می‌پذیریم

با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور ماه سال 1359 به منطقه کرمانشاه رفت. وی هنگامی که شنید بنی‌صدر دستور داده پادگان تخلیه و انبار مهمات منهدم شود از دستور سرپیچی کرد و به دو خلبانی که با او همفکر بودند گفت : "ما می مانیم و با همین دو هلی‌کوپتری که در اختیار داریم مهمات دشمن را می‌کوبیم و مسئولیت تمرد را می‌پذیریم".

در طول 12 ساعت پرواز،شیرودی به عنوان تنها موشک‌انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد. شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه‌تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاری‌های مهم جهان منعکس شد. بنی صدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما خلبان شیرودی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته‌اش این بود که کارشکنی‌های بنی‌صدر و بی‌تفاوتی برخی از فرماندهان را به عرض امام(ره) برساند.

درجه تشویقی من را پس بگیرید

در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقاء یافت، اما طی نامه‌ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در 9 مهر 1359 چنین نوشت:" اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می باشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ‌ها شرکت نموده‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته‌ام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته‌ام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده‌اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده‌ام، برگردانید".

 

تنبیه به خاطر باز پس گیری ارتفاعات بازی دراز

شهید شیرودی در عملیات‌های پروازی خود تلفات سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط استراتژیکی غرب کشور وارد کرد. در 13 دی ماه 1359 وقتی خیانت‌های آشکار بنی‌صدر را دید به افشاگری پرداخت و از شنوندگان سخنانش خواست با ایمان و اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند. در همین ایام شهید علی اکبر شیرودی را به خاطر باز پس گیری ارتفاعات بازی دراز بازداشت تنبیهی کردند و در واکنش به این مساله روحانیون متعهد و اعضای سپاه کرمانشاه، مراتب ناراحتی خود را در اسرع وقت به اطلاع اعضای شورای عالی دفاع از جمله آیت‌الله خامنه‌ای و حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی رساندند و حکم بازداشت وی در 6 دی ماه سال 1359 منتفی شد. او در مصاحبه‌ای که در مجله "پیام انقلاب" منتشر شد، علت زنده ماندنش را پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از 360 خطر مرگ، مشیت و عنایت الهی عنوان کرد. شیرودی به دلیل لیاقت و شجاعت ظرف هفت ماه از درجه ستوان‌یاری به درجه سروانی ارتقاء یافت.

 

شیرودی بعد از آن که چهارمین تانک را زد، شهید شد

آخرین عملیات پروازی خلبان شیرودی در بازی‌دراز صورت گرفت. عراق لشکری زرهی با 250 تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس‌گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سر پل ذهاب گسیل می کند. خلبان یاراحمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور چنین می‌گوید: " بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلی‌کوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست می گرفت. درآخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانک‌های عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید."

پیکر پاک شهید شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده می‌شود. از شهید شیرودی دو فرزند به نام عادله و ابوذر که در هنگام شهادت پدر 4 ساله و یک ساله بودند به یادگار مانده است. شهادت خلبان علی اکبر شیرودی در تاریخ 8 اردیبهشت 1360 اتفاق افتاد.

 

شهید شیرودی در کلام رهبری

مقام معظم رهبری از وی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدا کرده است، یاد می‌کند و او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف می کند.

در چلمین روز شهادت شهید شیرودی حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند:

«سروان شیرودی یک خلبان هوانیروز بود و انسانی همیشه آماده شهادت. به یکی از برادران که از دوستان قدیمی اش و از روحانیون متعهد کرمانشاه است گفته بود، فلانی! بیا یک خداحافظی از روی خاطر جمعی با تو بکنم، زیرا می‌دانم که باید شهید بشوم. این برادرمان گفته بود که خدا کند حفظ بشوی و خدمت کنی.گفته بود نه، شهید کشوری را در خواب دیدم که به من گفت: شیرودی! یک عمارت خیلی خوبی برایت گرفته ام، باید بیایی توی این عمارت بشینی، لذا می‌دانم که رفتنی هستم

شهید دکتر چمران: «شیرودی ستاره درخشان جنگ‌های کردستان است. او هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر، به صورت مایل شیرجه می رفت و مثل جت جنگنده فانتوم مانور می داد.» شهید چمران در خصوص رشادت‌های شهید شیرودی در غائله کردستان و پاوه می گوید: "هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر به صورت مایل شیرجه می رفت و دشمن را زیر رگبار گلوله می گرفت و مثل جت جنگنده فانتوم مانور می داد. او با آن وحشتی که در دل دشمن ایجاد می کرد، بزرگترین ضربات را به آنها می زد".

 

شهید صیاد شیرازی: روحیه رزم شیرودی را که دیدم، مهرش به دلم نشست

در مراسم سالگرد شهید شیرودی، شهید صیاد شیرازی خاطره‌ای از او نقل کرد:

"زمان پاکسازی محور سنندج به مریوان فرا رسیده بود. پادگان مریوان توسط برادر متوسلیان و نیروهایش تقویت گردید. از آن طرف افراد ضد انقلاب سعی می‌کردند با نا امن کردن این محور، مردم شهر مریوان را تحت فشار قرار داده و به نوعی نارضایتی مردم را متوجه نظام جمهوری اسلامی کنند. بالاخره، ستون به سمت مریوان حرکت کرد و بدون هیچ مشکلی تا گردنه آریز پیش رفت. در آریز درگیری مختصری با افراد ضد انقلاب اتفاق افتاد و ما توانستیم سه نفر از آن‌ها را به اسارت بگیریم. پس از آن ستون به راه خود ادامه داد تا به سه راهی«تیژ تیژ» رسیدیم. در سه راهی، توقف کوتاهی انجام دادیم. تا آن محل به کسی نگفته بودیم که از کدام مسیر به سمت مریوان ادامه حرکت می‌دهیم که مبادا افراد ضد انقلاب از نیت ما اطلاع پیدا کند. یکی از مسیرها سه راهی«تیژ تیژ» جاده جانوره و گردنه گاران به سمت مریوان بود و دیگری سه راهی «تیژ تیژ» به سروآباد و مریوان. در نهایت تصمیم گرفتیم از مسیر اول که کوتاه‌تر ولی خطرناک ترین راه بود، یعنی مسیر گاران حرکت کنیم. به خلبانان تیم‌های آتش هوانیروز گفته بودیم تا اعلام نکرده‌ایم پرواز نکنند.

از سه راهی به سمت دشت جانوره و گاران حرکت کردیم. در حین حرکت به روستایی به نام شیخان رسیدیم که در آن روستا به سمت ما تیراندازی کردند. ناچار درگیر شدیم. نیروها از خودروها پیاده و متفرق شدند. یکباره متوجه شدیم که بالگردهای کبرا بالای سر ما هستند. زمانی که با بیسیم با آن‌ها تماس گرفتم، متوجه شدم که خلبان شیرودی است. به تندی به او گفتم: مگر قرار نبود برابر درخواست ما به منطقه بیایید؟ پس چرا بدون هماهنگی پرواز کرده‌اید؟ شیرودی در جواب گفت: ما حوصله‌مان در پادگان سنندج سر رفته بود. هر چه منتظر شدیم، دیدیم شما دستور نمی‌دهید. دلواپس شدیم و پرواز کردیم. الان هم بالای سر شما هستیم! وقتی دیدم که با یک روحیه و حالت خاصی آمده که حال و روحیه رزم و نبرد است، مهر او به دلم نشست، به او گفتم الحمدلله مشکل خاصی نداریم. حالا که آمدید دوری بالا و اطراف ستون بزنید! اگر مورد مشکوکی ندیدید به سنندج برگردید. حضور بالگردهای کبرا در منطقه باعث شدند که افراد ضد انقلاب تیراندازی خود را قطع کنند. ستون هم وقتی دید تیراندازی قطع شد دوباره به راه خود ادامه داد."

 

مادر شهید شیرودی: شهید خواسته در انظار برای او گریه نکنید

مادر شهید شیرودی قبل از شهادت امیر خلبان شهید علی اکبر شیرودی گفته بود: «من اکبر را که می‌بینم، مثل یک میوه خیلی رسیده‌ای است که هر لحظه ممکن است از درخت بیافتد.» همچنین مادر شهید پس از شهادت شیرودی به همسر و فرزندان وی سفارش کرده که «اگر دلتان می‌گیرد و می‌خواهید گریه کنید در انظار نباشد و دیگران گریه‌تان را نببیند بهتر است. صبوری کنید چون خود شهید خواسته است.» مادر شهید شیرودی در اواخر سال 91 به دیدار پسر رهسپار شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

ofoghenoor.ir