اگر خدای متعال، این دعا را از کسی قبول کند که مرگ او را در شهادت قرار دهد، بزرگترین امتیاز را به یک انسان داده است. مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
خلاصه ای از زندگینامه و فعالیت هایشهید پاسدار سردار سرتیپ حسین همدانی
فرماندهی لشکر 32 انصارالحسین استان همدان، فرماندهی لشکر 16 قدس استان گیلان و معاونت عملیات قرارگاه قدس از جمله مسئولیتهای سردار سرتیپ حسین همدانی در دوران 8 دفاع مقدس بود. با پایان جنگ تحمیلی سردار همدانی در پست های مختلفی همچون فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر 4 ،رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران،جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره)، مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جانشین سازمان بسیج مستضعفان به خدمت پرداخت . سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی، در عنفوان جوانی با تفکرات حضرت امام (ره) آشنا شد و از محضر درس مکارم اخلاق و احکام شهید محراب آیتالله مدنی که در همدان تبعید بودند، بهره برد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پایهگذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان، خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق پرداخت و از آنجا که چندین بار به دست ساواک دستگیر شد و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی میشناخت. با آغاز جنگ تحمیلی، لحظهای درنگ نکرد و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافت و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهکهای ضدانقلاب را میشناخت، دیری نپایید که به صف دشمنستیزان پیوست و فرماندهی عملیاتهای مطلعالفجر را با پیروزی کامل بر عهده گرفت. فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گامهایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشت و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت.
مسئولیت عملیات فتحالمبین، نقش آفرینی در تشکیل یگانهای رزم سپاه و نخستین فرمانده ی لشکر 32 انصارالحسین (ع) استان همدان، از دیگر خدمات این سردار خدوم سپاه اسلام بود.
هدایت و فرماندهی لشکر 16 قدس گیلان و نقش آفرینی در عملیاتهای مهم و حیاتی همچون کربلای 4 و کربلای 5 و معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه عملیاتی قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، از وی فرماندهی زبده همچون دیگر فرماندهان سپاه اسلام ساخت که تا آخرین عملیات موفق سپاه اسلام با منافقان کوردل که با نام مرصاد به نتیجه رساند، لحظهای آرام نگرفت و پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفت و تحصیل نظری و دانشگاهی هدایت یگانها را هم به تجربیات ارزندهاش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر 4 بعثت در غرب کشور، کارنامهای موفق از خود بر جای گذاشت. معاون هماهنگکننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر 27 محمد رسولالله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیتهای وی بود و معاونت مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرماندهی کهنهکار با کولهباری از تجربه و شناخت ساخت که سبب شد مسئولیت حساسترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگیهای خاص است، بر عهده او گذاشته شود. گفتنی است، سردار سرتیپ همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است.
نحوه شهادت سردار سرتیپ حسین همدانی
سردار سرتیپ پاسدار شهید حسین همدانی جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه امام حسین(ع) پنجشنبه عصر ساعت 15:00 با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود.
خاطراتی از همرزم سردار سرتیپ شهید حسین همدانی
علی ثابت از همرزمان شهید سردار حسین همدانی از فرماندهان خبره نظامی کشورمان در جنگ تحمیلی از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
سردار حسین همدانی یکی از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر 27 محمدرسولالله را برعهده داشت. این شهید گرانقدر که از مستشاران ارشد نظامی ایران در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) بود، پنج شنبه شب 16 مهر ماه در سوریه به شهادت رسید.
علی ثابت از همرزمان این شهید در جنگ تحمیلی از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
این شهید از سال 1390 به عنوان مستشار عالی در حالی به کشور سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت به ویژه حرم حضرت زینب (س) میرود که این کشور در حال سقوط بود. تا آن جایی که کاخ ریاست جمهوری همواره مورد هدف قرار میگرفت.
وی میافزاید: تکفیری ها و جبهه النصره 4 سال به دنبال شهادت سردار بودند و یک مرتبه در محل سکونت خودش مورد هدف اسلحه های دور برد و دوربین دار قرار گرفت که به سرانجام نرسید.
ثابت درباره مهمترین اقدامات ابو وهب در سوریه میگوید: این شهید صرف نظر از امنیت در حرم حضرت زینب (س)، سازماندهی، برنامهریزی برای ارتش سوریه و تشکیل بسیج مردمی در سوریه را عهده دار بود و نیروهای 16 استان سوریه را به تفکیک سازماندهی کرد. سردار شاهرگ حیاتی دشمن در نوار حماس را که از طریق آن صهیونیسم و جبهه النصره تامین مالی و تجهیزاتی میشدند از بین برد و پس از آن بود که آرامشی در سوریه برای برگزاری یک انتخابات برقرار شد. بنابراین سوریه و مردم آن مدیون سردار همدانی و همکارانش هستند.
وی ادامه داد: به قول مفسرین نطامی دنیا سردار همدانی در جنگهای پارتیزنی تخصص بسیار خوبی داشت و شخصیت کاریزماتیک و جاذبه سردار باعث شد میان شیعه و سنی در آن مناطق وحدت به وجود بیاید.
ثابت گفت: انتخاب شهید همدانی به عنوان مستشار نظامی در سوریه به دلیل شناخت دقیق سردار قاسم سلیمانی و سرلشکر جعفری از تخصص های وی از زمان دفاع مقدس بود. بعد از شهید شوشتری به سردار همدانی شیخ طایفه می گفتند. محبوبیت زیادی در میان بسیجیان سطح کشور داشتند دو دوره در کشور جانشین فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را بر عهده داشتند.
همرزم شهید همدانی گفت: ماهیت نیروی قدس سپاه و ماموریت هایی که انجام می دهند سری است. حتی سردار از جلساتی که با حضرت آقا داشت مواردی بیان نمیکرد اما در پیام رهبری میشود علاقه ایشان را به وی فهمید. حضرت آقا توصیه و سفارش های مخصوصی برای سردار داشتند.
وی افزود یکی از دوستان نزدیک سردار میگفت: حضرت آقا بعد از ماموریتها به سردار همدانی میگفتند برای حفظ شما دعا می کنم، سردار هم گفته بود توجه شما خستگی را از تن ما در میآورد.
شهید سردار همدانی دارای 2 فرزند پسر و 2 فرزند دختر است. فرزند بزرگ وی وهب نام دارد که به همین علت سردار در سوریه به نام ابووهب مشهور بود.
وی درباره بهترین تفریح و علاقه شهید می گوید: سردار همدانی به هنر خواندن و نوشتن علاقه بسیاری داشت و از این راه کارهای فرهنگی انجام میداد؛ کتابخانه بزرگی در منزل داشت و همیشه دوستان و جوانان رابه کتاب خوانی سفارش میکرد؛ همواره به دوستان کتاب هدیه میداد و برای هدایت هر شخصی برایش کتاب میخرید. برای کار کردن به درجه، منصب و جایگاه فکر نمیکرد و هر جا کار بود اول حاضر میشد. اگرچه شهادت وی داغ بزرگی است اما مزد زحمات و مجاهدت هایش را گرفت.
همرزم شهید همدانی از ملاقات خانوادگی سردار در یکشنبه یک هفته قبل از شهادت میگوید: سردار از همسرش خواسته بود تا تمام فرزندان را دور هم جمع کند، با اینکه پسر بزرگشان مشغله داشت اما سردار اصرار کرد تا حتما خودش را به جمع خانواده برساند، آن شب روحیه شادابی داشت گویا می دانست قرار است دیگر بر نگردد.
وی افزود همسر سردار در این ملاقات گفت: از رفتن شما به سوریه راضی نیستم که سردار در پاسخ گفت شهادت آرزوی من است. همسرش هم به شرط شفاعت وی بعد از شهادت آرام و راضی شد. آن شب سردار با هر کدام از پسرانش وهب و مهدی جداگانه صحبت و سفارشهایی کرد.
قبل از آخرین سفر وی به سوریه خدمت حضرت آقا رفت.روز سفر با وی قرار داشتم، هر بار تماس می گرفتم جوابی نمی داد تا اینکه به تلفن خانه زنگ زدم و همسرشان گفتند حاج آقا عجله دارد. حتی با خودشان لباس هم نبردند.کیفیت شهادت هم اینگونه بود که ساعت 3.5 همان روز با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود.
وی ادامه می دهد: قرار بود پس از برگشتن سردار او را ببینم اما با اینکه سر موعد برگشت اما شهید شد.
همرزم شهید همدانی از خاظرات دوران دفاع مقدس سردار می گوید: سال 80 وقتی به سمت فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران می رسند همزمان جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند. در زمان معارفه می گفت: من فرمانده لشکر نیستم من امانتدار هستم و فرمانده شهید متوسلیان است. در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (ص) همراه با شهیدان همت، شهبازی، متوسلیان بود.
همیشه سخنانش برگرفته از دفاع مقدس یا منویات رهبر یا حضرت امام بود. آلبومی از حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد. بسیار ولایت مدار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم.
علی ثابت درباره توصیهای که سردار همدانی به وی داشته است گفت: ایشان به من اشاره داشت که حداکثر عمر ما 60، 70 سال است و باید از مال دنیا دوری کرد و امیدوارم بتوانیم پرچمی که ایشون برافراشت را بالا نگه داریم چون ایشان یک استاد تمام اخلاق است و همواره با یگانها و نیروهایی که با ایشان بودند روابط اخلاقی و فرهنگی هم داشتند.
پیام رهبر معظم انقلاب در پی شهادت سردار سرتیپ حسین همدانی
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شهادت سردار سرافراز شهید حسین همدانی را تبریک و تسلیت گفتند. متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم شهادت سردار سرافراز، شهید حسین همدانی را به خانوادهی گرامی و بازماندگان و دوستان و همرزمانش و به مجموعهی پر افتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریک و تسلیت میگویم. این رزمندهی قدیمی و صمیمی و پر تلاش، جوانی پاک و متعبّد خود را در جبهههای شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر با برکت و چهرهی نورانی خود را در دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضد اسلام سپری کرد، و در همین جبههی پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد و فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد. صف استوار آرزومندان این موهبت و کمربستگان راه جهاد و شهادت در ایران اسلامی و در سپاه و همهی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی، صفّی بلند و بنیانی مرصوص است: و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا. رحمت خدا بر شهید همدانی و بر همهی مجاهدان راه حق. سیّد علی خامنهای ۱۸مهر۱۳۹۴
سردار سرتیپ پاسدارشهیدحسین همدانی بعد از سالها فعالیت در خط جهاد و شهادت، به خیل یاران سفرکرده خود پیوست.
عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا بر شما مبارک
روز اوج بندگی و تجلی ایثار ابراهیمی مبارک.عید اضحی رسم و آئین خلیل آزرست بعد آن،عید غدیر، روز ولای حیدر است عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک
***
صدای پای عید می آید. عید قربان عید پاک ترین عیدها است عید سر سپردگی و بندگی است. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. عید قربان عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند. عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است این عید مبارک
عید قربان، جشن رهیدگی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین و انشاالله عمل صالح بر همه شیعیان و مسلمانان مبارک باد
***
فرا رسیدن دهم ذیحجه عید سعید قربان، روز اعلام تقرب جستن به پیشگاه الهی را به تمامی مسلمانان و موحدین جهان تبریک میگویم.
اعیاد بر شما مبارک بر پیکر عالم وجود جان آمد صد شکر که امتحان به پایان آمد از لطف خداوند خلیل الرحمن یک عید بزرگ به نام قربان آمد
***
عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک . . .
خوشا آنان که با حق آشنایند / مطیع محض فرمان خدایند چو ابراهیم اسماعیل خود را / فدای امر الله می نمایند
عید، سیاست، وحدت اسلامی امام خمینی «تفرقه» را مشکل جهان اسلام میداند، و از آنجا که ایشان معتقد است که «اسلام تمامش سیاست است» با استفاده از ظرفیتهای اسلام به دنبال چاره جویی و رفع این مشکل می باشد. یکی از ظرفیتها عید قربان می باشد. امام خمینی پس از اینکه می فرمایند که در اسلام، سیاست و دیانت به هم آمیخته است تصریح می کنند؛ اسلام مثل مسیحیت و یهودیت نیست. بشنوید: اسلام «مثل مذهب مسیح [نیست] یعنى این مذهبى که حالا دست مسیحیها هست؛ و من گمان ندارم که مسیح- علیه السلام- مذهبش این بوده است که اینها الآن می گویند که هیچ کارى نداشته باشند به زندگى مردم و هیچ کارى به وضع سیاسى نداشته باشند، و همین بروند و یک زنگى بزنند و دنبال آن زنگ هم یک عبادت مختصرى بکنند و تمام بشود برود سراغ [کارش]. من گمان نکنم که در دنیا همچو مذهبى مذهب مسیحى باشد؛ منحرف شده است این مذاهب. مذهب یهود و همین طور مذهب نصارا انحرافات پیدا کرده است، دست در آن وارد شده است. مذهب اسلام، که سندش قرآن است و محفوظ هست، حتى یک کلمه تغییر نکرده است.»
عید، سیاست، بیداری اسلامی ایشان در پیامشان به کنگره حج می نویسند: «عید سعید و مبارک در حقیقت آن روزى است که با بیدارى مسلمین و تعهد علماى اسلام تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمکاران و جهانخواران بیرون آیند. و این مقصد بزرگ زمانى میسر است که ابعاد مختلفه احکام اسلام را بتوانند به ملتهاى زیر ستم ارائه دهند. و ملتها را با اسلام ناشناخته آشنا کنند، و فرصتها را براى این امر بزرگ سرنوشتساز مغتنم شمرده و از دست ندهند. و چه فرصتى بالاتر و والاتر از کنگره عظیم حج که خداوند متعال براى مسلمانان فراهم آورده است. و مع الأسف ابعاد مختلف این فریضه عظیم سرنوشتساز به واسطه انحرافهاى حکومتهاى جور در کشورهاى اسلامى و آخوندهاى فرومایه دربارى و کج فهمیهاى بعضى از معممین و مقدسنماها در تمام کشورهاى اسلامى در پرده ابهام باقى مانده است.» بنابراین کاملاً روشن است که ایشان با استفاده از کنگره حج که قربانی در روز دهم ذیالحجه یکی از مناسک آن است به دنبال بیداری اسلامی و مبارزه با مستکبرین است. وی در جمع سفیران ممالک اسلامى عید مسلمین را استقلال مسلمین میدانند و تصریح می کنند «عید مسلمین وقتى سعید و مبارک هست که مسلمین خودشان استقلالشان را و مَجدشان را - آن مجدى که در صدر اسلام براى مسلمین بود - به دست بیاورند. مادامى که مسلمین در این حال هستند، در حال تفرُّق و تشتُّت، و در حالى که همه چیزشان پیوسته به غیر است، هیچ روزى براى آنها مبارک نیست. مبارک آن روزى است که دست اجانب از ممالک ما، از ممالک اسلامى، کوتاه بشود، و مسلمین روى پاى خودشان بایستند و امور مملکتشان را خودشان به دست بیاورند.»(4)
عید، سیاست، عرفان نگاه امام خمینی به سیاست آمیخته با دیانت و عرفان است. «این مواقفى که در اسلام هست مثل عید فطر، عید اضحى، قربان، و حج- مواقف حج- نماز جمعه، جماعات که در شب و روز انجام مىگیرد، این مواقف جنبه هاى عبادى دارد، و جنبه هاى سیاسى و اجتماعى هم دارد؛ یعنى جنبه عبادی اش در جنبه سیاسی اش- اینها- مُدْغَمند، مُنْضَم به همند. دیانت اسلام یک دیانت عبادىِ تنها نیست و فقط وظیفه بین عبد و خداىِ تبارک و تعالى، وظیفه روحانى تنها نیست؛ و همین طور یک مذهب و دیانت سیاسى تنها نیست؛ عبادى است و سیاسى. سیاستش در عباداتْ مُدْغَم است و عبادتش در سیاسات مدغم است. یعنى همان جنبه عبادى یک جنبه سیاسى دارد. همین اجتماع در اعیاد براى نماز، این عبادت است لکن آن اجتماع خودش جنبه سیاست دارد. مسلمانها باید از این اجتماعاتى که هست، از این اجتماعات استفاده هاى زیاد بکنند.» امام ابعاد عرفانی عید قربان را اینگونه تبیین می کند: «مسئله قربانى فرزند یک باب است که به حسب البته دید نوع بشر، مسئله مهمى است، لکن آن چیزى که مبدأ این عمل می شود، آن چیزى که مقابله ما بین پدر و پسر را در آن جا متحقق می کند، این یک مسائل قلبى و روحى و معنوى است، فوق این مسائلى که ماها می فهمیم. ما همین می گوییم که ایثار کرد، قربانى کرد و واقعاً این طور بوده است، مهم هم هست. لکن آیا در نظر ابراهیم هم ایثار بوده است؟ ابراهیم هم در نظرش این بوده است که حالا یک چیزى، تحفهاى می برد پیش خدا؟ اسماعیل هم- سلام اللَّه علیه- در نظرش بوده که یک جانفشانى دارد مىکند براى خدا؟ یا مسأله این نیست. این مسئله اى است که تا نفسانیت انسان هست، خودیت انسان هست، ایثار اسمش هست. من ایثار می کنم در راه خدا فرزندم را، من ایثار می کنم در راه خدا جان خودم را. این، براى ما مهم است و زیاد مهم است، براى ابراهیم نیست مسأله این، ایثار نیست. ابراهیم خودى نمی بیند تا ایثارى کرده باشد، اسماعیل خودى نمی بیند تا ایثار کرده باشد. ایثار این است که من هستم و تو هستى و عمل من و براى تو و ایثار. این، در نظر بزرگان اهل معرفت و اولیاى خدا شرک است، در عین حالى که در نظر ما کمال بزرگى است، ایثار بزرگى است.
عید براى ما یک معنا دارد، براى ابراهیم و براى پیغمبرها یک معناى دیگرى دارد، ما هم عید می کنیم، آنها هم عید می گیرند، لکن آنهایى که عید می گیرند عید لقاست، آنها عود می کنند به آن جایى که از آنجا ظاهر شدند و عید می گیرند براى این امر، البته بعد از ارجاع به- باز از آن معناى سیر الهى- بعد از ارجاع اسمش عید می شود. و بعدهاى معنوی اش بسیار زیاد است و دست ما از آن کوتاه است و بعدهاى سیاسى و اجتماعیش هم زیاد است و زیاد بوده است و امیدواریم که زیاد بشود.» در سخنرانی دیگری می فرمایند: «بعضى امور است که تصدیقش آسان است لکن تصورش مشکل. بعضى از مسائل هست که تصور، انسان نمی تواند بکند، لکن تصدیقش می کند، و مسائل که مال اهل معرفت است از این جور مسائل هستند، تصدیق مىشود کرد به اینکه هو الظاهر، لکن تصور هو الظاهر یک تصورى است که بسیار مشکل است، مگر براى آنهایى که خاصه اولیا هستند و عید شریف قربان و اینکه همه را خواستند، فى الناس، فریاد بزن بین ناس که بیایند و بیایند به سوى تو اى ابراهیم، و به سوى رسول خدا در وقتى که رسول خدا هست، و به سوى ولىّ در وقتى که ولىّ هست، به سوى او بیایند و به سوى او آمدن، به سوى خدا رفتن است، نه اینکه به سوى او بیایند در مقابل به سوى خدا رفتن، به سوى او رفتن عین به سوى خدا رفتن است. از این جهت دعوت به این است که به سوى خدا بروند، لکن راه این است، طریق این است. و ابراهیم- سلام اللَّه علیه-، عید براى او براى ذبیح اللَّه است، که ثمره وجود خودش را حاضر شد که فدا کند، و براى رسول اللَّه هم، براى ذبیح اللَّه در این امت است، که ذبیح اللَّه هم، «فِدیه» هم تفسیر شده است در بعض روایات به حضرت سید الشهدا. ابراهیم تا آن حدى که حد فداکارى هست رفت، منتها خداى تبارک و تعالى براى او فِدیه فرستاد، و پیغمبر اکرم هم تا آن حدى که هست و و اصل هم به آن حدّ شد، براى اینکه ذبح واقع شد. و نمونه هایى از این مسائل در بین بشر هست، لکن با تفاوتهاى بسیار زیاد که آن تفاوتها مربوط به مراتب معرفت است.»
عید، سیاست، شهادت امام خمینی در ادامه صحبتشان به ابعاد سیاسی عید قربان و الگو گرفتن جوانان ایران از حضرت ابراهیم علیه السلام اشاره می کنند و می فرمایند: « شما در این عصر که ملاحظه می کنید جوانهایى هستند که واقعاً فداکارى می کنند، واقعاً رو به شهادت می روند. کسانى هستند که واقعاً جوانهایشان را به شهادت می فرستند و خوشحال هم هستند. این همان سنخ هست، لکن تفاوت این است که آنجا معرفت یک معرفت عالى مقامى است و اینجا به آن مرتبه نرسیده است، اینجا نمونه اى از اوست. فداکاری هاى جوانهاى عزیز ما و پدرهاى آنها و مادرهاى آنها همان نحو است که آنها کردند. اینها ذبح می شوند به همان طورى که اسماعیل ذبح شد و به همان طورى که فدیه اسماعیل به حسب روایات ذبح شد. و ما باید بگوییم که عاجزیم از اینکه همین فداکارى که اینها دارند هم، ما عاجزیم که تصور کنیم. و بحمد اللَّه این فداکارها براى اسلام آن چنان سرافرازى ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند، آن طور براى کشور خودشان سرافرازى ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند.» امام خمینی در پیامشان به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه و پس قبول قطعنامه 598 با نگاه به عید قربان شهادت زائران ایرانی را تحلیل کردهاند: « آل سعود با کشتن میهمانان خدا و به خاک و خون کشیدن بهترین بندگان حق نه تنها حرم را، که جهان اسلام را آلوده به خون شهیدان نمود و مسلمانان و آزادگان را عزادار ساخت. مسلمانان جهان در سال گذشته و براى اولین بار عید قربان را با شهادت فرزندان ابراهیم- علیه السلام- که دهها بار از مصاف با جهانخواران و اذناب آنان برگشته بودند، در مسلخ عشق و در مناى رضایت حق جشن گرفتند. و بار دیگر امریکا و آل سعود، بر خلاف راه و رسم آزادگى، از زنان و مردان، از مادران و پدران شهید، از جانبازان بی پناه ما کشتهها گرفتند؛ و در آخرین لحظات نیز با ناجوانمردى و قساوت بر پیکر نیمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشکیده مظلومان ما تازیانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند. انتقام از چه کسانى و از چه گناهى؟ انتقام از کسانى که از خانه خویش به سوى خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از کسانى که سالها کوله بار امانت و مبارزه را بر دوش کشیده بودند. انتقام از کسانى که همچون ابراهیم- علیه السلام- از بتشکنى برمی گشتند؛ شاه را شکسته بودند؛ شوروى و امریکا را شکسته بودند؛ کفر و نفاق را خرد کرده بودند. همانها که پس از طى آن همه راهها با فریاد: و أَذِّن فِى النَّاس بِالحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا پابرهنه و سر برهنه آمده بودند تا ابراهیم را خوشحال کنند، به میهمانى خدا آمده بودند تا با آب زمزم گرد و غبار سفر را از چهره بزدایند، و عطش خویش را در زلال مناسک حج برطرف نمایند و با توانى بیشتر مسئولیت پذیر گردند و در سیر و صیرورت ابدى خود نه تنها در میقات حج، که در میقات عمل نیز لباس و حجاب پیوستگى و دلبستگى به دنیا را از تن به در آورند. همانها که براى نجات محرومان و بندگان خدا راحتى راحت طلبان را بر خود حرام، و مُحرِم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم کردند تا نه تنها بنده زرخرید امریکا و شوروى نباشند، که زیر بار هیچ کس جز خدا نروند. آمده بودند که دوباره به محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- بگویند که از مبارزه خسته نشده اند و به خوبى می دانند که ابى سفیان و ابى لهب و ابى جهل براى انتقام در کمین نشسته اند؛ و با خود می گویند مگر هنوز لات و هُبَل در کعبه اند. آرى، خطرناکتر از آن بتها، اما در چهره و فریبى نو. آنها می دانند که امروز حَرَم، حَرَم است اما نه براى ناس، که براى امریکا! و کسى که به امریکا لبیک نگوید و به خداى کعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد. انتقام از زائرانى که همه ذرات وجود و همه حرکات و سکنات انقلابشان مناسک ابراهیم را زنده کرده است؛ و حقیقتاً می رود تا فضاى کشور و زندگى خویش را با آواى دلنشین «لَبَّیکَ، اللَّهُمَّ لَبَّیکَ» معطر سازد.»(9) عید، سیاست، ولایت مقام معظم رهبری میفرمایند: «بدون شک روز «عید غدیر» اهمیت بسیارى دارد. در روایات ما وارد شده که عظمت این روز، حتى از روز «عید فطر» و روز «عید قربان» هم بیشتر است. نه اینکه از اهمیت آن دو عید عظیم اسلامى چیزى کم بشود، بلکه به خاطر اینکه این عید حاوى یک مضمون والاتر است. اهمیت این عیدى که طبق روایات ما برترین اعیاد است، در همین است که متضمن موضوع ولایت است. شاید بتوان گفت که هدف از همه ى زحماتى که پیغمبر اکرم و بزرگان دین و انبیاء الهى علیهم الصّلاة و السّلام، متحمّل شده اند، استقرار ولایت الهى بوده است. گویا در روایتى از امام صادق علیه الصّلاة و السّلام است که در مقام هدف جهاد فی سبیل الله مجموعه ى تلاشهایى که براى دین می شود فرموده اند: «لیخرج الناس من عبادة العبید الى عبادت الله و من ولایت العبید الى ولایت الله.» هدف این است که انسانها را از ولایت بندگان و بردگان با معناى وسیعى که این کلمه دارد خارج سازند و به ولایت اللّه نائل کنند.»(10) عید، سیاست، ابراهیم امام خمینی ابراز امیدواری می کنند که تمام ملتها و مستضعفین جهان ابراهیموار در برابر مستکبرین قیام کنند و نترسند: «ما آرزو داریم که این سرافرازى براى همه ملتها حاصل بشود و انقلاب به همین معنا براى همه ملتها حاصل بشود، براى همه مستضعفین حاصل بشود.»(11) پی نوشتها: (1) . صحیفه امام، ج1، ص 270 (2). صحیفه امام، ج4، ص 447 ـ 448 (3) . صحیفه امام، ج19، ص 21 (4). صحیفه امام، ج10، ص 414 (5). صحیفه امام، ج4، ص 447 ـ 448 (6). صحیفه امام، ج19، ص 49 (7). صحیفه امام، ج18، ص 120 ـ 121 (8). صحیفه امام، ج18، ص 122 (9). صحیفه امام، ج21، ص 74 ـ 75 (10). بیانات، 19/ 03/ 1372 (11). صحیفه امام، ج18، ص 122
بیانات مقام معظم رهبری در مورد فضیلتروز و دعا عرفه
حضرت آیت الله خامنه ای درباره عظمت دعای عرفه می فرمایند: در دعای عرفه بهترین مطالبات و خواستهها برای انسان مطرح میشود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، میتواند برای او سرمایه باشد. دعای عرفه پر از معارف است
** دولت اسلام
اقبال بزرگی که شما جوانان آوردهاید این است که در دورهی حاکمیت اسلام هستید. بعضی در این دوره متولد شدهاید و بعضی در این دوره، جوانیتان را گذراندهاید و این، اقبال بسیار بزرگی است.
خوشا به حالتان! کمااینکه، حضرت امام حسین علیهالسلام، در «دعای عرفه» خدا را شکر میکند که در دولت کفر به دنیا نیامده است. (چون ایشان در دولت پیغمبر به دنیا آمدند.) آری! این قضیه آنقدر عظمت دارد که امام حسین، آن هم در دعای عرفه خدا را شکر میکند که او را در دولت کفر به دنیا نیاورده و در دولت اسلام به دنیا آورده است. 1379/11/15
** توجه به ترجمهی ادعیه
من به جوانها توصیه می کنم که به ترجمهی این دعاها توجه کنند.
این دعاهای عرفه و ابیحمزه، پر از معارف است.
نماز جمعهی تهران 1385/07/21
** از دست ندهید...
فردا، روز عرفه است؛ روز دعا و ذکر و تضرع و ابتهال و راز و نیاز است؛ بخصوص شما جوانها قدر این روزهای بزرگ و این ساعات باارزش را بدانید. همین رابطهی با خداست که سینهها و دلها را منشرح میکند؛ راه را برای انسان باز میکند؛ عزم و اخلاص به انسان میدهد؛ به کارها برکت میبخشد؛ توفیق الهی را بر سر انسان سایهگستر میکند و نتیجهی آن، پیشرفت در خط اصیل ارزشهای اسلامی است. این روزها و این ساعات باارزش را هرگز از دست ندهید.
دیدار عمومی مردم قم 1384/10/19
** بهترین خواستهها برای انسان
دعاهایی که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولا خواستههایی در این دعاها گنجانده شده است که به ذهن امثال ماها اصلا خطور نمیکند و انسان از زبان ائمه (علیهمالسلام) آنها را از خدا طلب میکند. در دعای ابوحمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه بهترین مطالبات و خواستهها برای انسان مطرح میشود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، میتواند برای او سرمایه باشد. ثانیا در این دعاها مایههای خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانی ادا شده است که دل را خاشع و نرم میکند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگی و شوق در این دعاها موج میزند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.
نماز جمعهی تهران، 1384/07/29
** تعلیمات ادعیه به مردم
چرا ما مردم را به سطحیاندیشی و عوام بودن متهم میکنیم؟ چون عواطف جوشان دارند؟ این از امتیازات مردم ماست؛ بهخاطر ولایت ائمهی اطهار (علیهمالسلام) است؛ آنها ما را اینطوری بار آوردهاند؛ هم با تعلیماتی که به ما دادهاند - این دعای عرفه، این دعای کمیل، این دعاهای صحیفهی سجادیه، این معارف عاطفهبرانگیز و احساس برانگیز - هم با خاطرههای خودشان. ماجرای شهادت حضرت ابیعبدالله، عاشورای ما، دههی محرم ما و دههی فاطمیهی ما را دیگر مسلمانها ندارند؛ ما داریم.
دیدار مسؤولان اداری و اجرایی استان کرمان، 1384/02/19
** زمزمهی محبتآمیز با پروردگار
بعد میرسیم به مسألهی پاکیزه بودن اخلاقی و پاکیزه بودن عملی، که در سایهی تدین بهدست میآید؛ این هم خودش عالمی است. لذتهایی در زندگی انسان وجود دارد که قابل توصیف نیست و با هیچ ابزار مادی هم بهدست نمیآید. لذت انس با خدا، لذت ذکر، لذت لحظهیی که شما احساس میکنید در حال نماز یا در حال دعای عرفه یا در حال دعای کمیل دارید با مرکز زیباییها و نیکیها و آفرینندهی همهی اینها در خلوت حرف میزنید - توی جمع هستید، اما با او احساس خلوت میکنید - لذت بسیار بالایی است؛ دیریاب و کمیاب است؛ اما لذت بسیار عجیبی است. قاعدتا شماها هم این را تجربه کردهاید. گاهگاهی همهی انسانها این حالت را تجربه میکنند؛ برای آنها مواردی پیش میآید و لحظهیی، دقیقهیی و یا ساعتی این لذت را احساس میکنند. مشکل ما این است که بهخاطر آلودگیها و گرفتاریهای دوروبرمان نمیتوانیم آن لحظه را ادامه دهیم؛ اما در آن لحظه اگر زیباترین چیزها را هم بر شما عرضه کنند، میل و رغبتی ندارید؛ دلتان میخواهد در همان خلوت انس با خدا و تبادل زمزمهی محبتآمیز با پروردگار وقت خود را بگذرانید.
دیدار اعضای جامعهی اسلامی دانشجویان، 1383/11/15
**با تقوای خودت مرا خوشبخت کن
باید به خدای متعال توکل کنید و تقوای الهی را هم از او بخواهید. چند روز پیش در دعای مبارک امام حسین علیهالسلام در روز عرفه، خواندید: «اللهم اجعلنی اخشاک کأنی اراک و اسعدنی بتقویک و لا تشقنی بمعصیتک».«و اسعدنی بتقویک»؛ با تقوای خودت مرا خوشوقت و خوشبخت کن. «ولاتشقنی»؛ با معصیت خودت مرا بدبخت نکن. باید از خدا تقوای الهی را خواست. انشاءالله توجهات و رحمت خدای متعال هم به سمت شما نازل است.
دیدار اعضای سازمان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی، 1380/12/07
یکی از ویژگی های مؤمن این است که می خواهد دائماً خود را به خدا نزدیک کند و پیوسته در جهت جلب رضای اوست. همانطور که در روایات بسیاری به توبه یا دعا و...سفارش شده و از طرف دیگر مکانها یا زمانهای خاصی برای اجات دعا یا قبولی توبه ذکر شده، برای جلب رضایت حق نیز اوقات یا مکانهایی بیان شده که مؤمن می تواند در آنها، به خداوند تقرّب جوید. خداوند، مهربان و بخشنده بوده و رحمت او همیشه بر خلقش جاری است، اما باید بدانیم برخی از اوقات یا در برخی از مکانها رحمت خداوند بر خلق بیشتر بوده و بخشش معاصی راحت تر می باشد، یکی از همین اوقات روز عرفه است. برای کسی که در جستجوی رحمت الهی است روز عرفه فرصت خوبی است تا بتواند رضایت خداوند را جلب نموده و از گناهان خود توبه کند در این نوشته سعی می کنیم به برخی از این فرصتها اشاره کنیم.
عرفه و فرصت خداشناسی
روز عرفه دارای فضایل بسیاری است، هم برای کسانی که در عرفات حاضرند و هم برای کسانی که در اماکنی غیر از عرفات اند، به همین دلیل بر مؤمنان لازم است نهایت بهره برداری از این روز شریف را بنمایند. یکی از مهمترین و بهترین فرصتهای موجود در این روز، فرصت خداشناسی است، تأمّل و تدبّر در دعای عرفه امام حسین که در حقیقت بیان و شرح حقایق توحیدی و مراتب آن است ما را به این موضوع یعنی خداشناسی نزدیکتر می کند. اینکه خداوند انسان را چگونه خلق فرمود، چگونه روزی داد، چقدر بر بندگان نعمت ارزانی داشت، چقدر از گناهان ایشان بخشید،و... همه از مواردی است که در دعای عرفه ذکر شده است. با قرائت دعای عرفه خدا را بهتر می شناسیم، وقتی فهمیدیم که نهایت مرتبه توحید آن است که غیر از خدا نبینیم و غیر از او نخواهیم، سعی می کنیم تا خود را به آن مرتبه برسانیم، همانکه امام فرمود: ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتی یکون هو المظهر لک متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدلّ علیک عمیت عین لا تراک؛ آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نباشد تا آن غیر بخواهد مظهر تو باشد؟ چه وقت غایب بوده ای تا به دلیلی احتیاج باشد که بر تو دلالت کند؟ کور باد چشمی که تو را نبیند. همه اینها با تأمّل و تفکر در دعای عرفه بدست می آید، برای آنانکه اراده دارند معرفت خود را نسبت به حقتعالی زیاد کنند. در این فصل سعی می کنیم به برخی از راههای افزایش خداشناسی اشاره کنیم.
الف: استفاده کردن از نعمتهای در دسترس
خداوند می فرماید: الّذی جعل لکم الأرض فراشاً و السّماء بناءً و انزل من السّماء ماء فاخرج به من الثّمرات رزقاً لکم فلاتجعلوا للّه انداداً و انتم تعلمون؛(1) آن (خداوندی) که زمین را برای شما فرشی (گسترده) و آسمان را بنایی (افراشته) قرار داد و از آسمان، آبی فرو فرستاد و به آن از میوه ها، روزی برای شما بیرون آورد، پس برای خداوند شریک و همتایی قرار ندهید با آنکه خودتان می دانید(که هیچ یک از شرکا و بت ها، نه شما را آفریده اند و نه روزی می دهند و اینها فقط کار خداست). اینکه انسان بداند از نعمتهای خداوند استفاده می کند و روزی خود را از آنها تأمین می کند، او را به این موضوع راهنمایی می کند که اولاً آنکه این نعمتها را به او ارزانی داشته، اگر اراده فرماید می تواند همه را از او بگیرد. چنانکه می بینیم هر گاه به سبب گناهان مردم، خشکسالی شده و آسمان باران را از زمین دریغ می کند مردم به تضرع و زاری به درگاه خداوند رفته، تا شاید حق از گناهان آنها درگذرد و درهای رحمت خود را برایشان بگشاید. و ثانیاً به لطف و رحمت و مهربانی خداوند پی می برد که چگونه لحظه ای بندگان را مهمل نگذاشته و روزی آنها را دائماً عنایت می فرماید.
امام حسین(ع) در دعای روز عرفه در مورد نعمتهای الهی و توجه بندگان به خداوند روزی دهنده می فرماید: فایّ نعمک یا الهی احصی عدداً و ذکراً ام ایّ عطایاک اقوم بها شکراً و هی یا ربّ اکثر من ان یحصیها العادّون؛ پروردگارا کدام نوع از نعمت های بی حسابت را به ذکر و شماره می توان آورد، به شکرانه کدامیک از عطاهایت می توان قیام نمود در صورتی که نعمتت بیش از آن است که حسابگران به شمار آرند.
ب: تفکر در ربوبیت خداوند
دقت در سیر تکاملی موجودات زنده، و تحوّل و دگرگونی های موجودات بی جان، و فراهم آمدن زمینه های تربیت موجودات، و ریزه کاری هایی که در هر یک از این قسمت ها نهفته شده است یکی از بهترین طرق خداشناسی است. هماهنگی هایی که در هر یک از این قسمت ها نهفته شده است یکی از بهترین طرق خداشناسی است. هماهنگی هایی که در میان اعضاء بدن ماست که غالباً بدون آگاهی ما برقرار می باشد، یکی از نمونه های زنده آن است. فی المثل هنگامی که حادثه مهمی در زندگی ما رخ می دهد، و باید با تمام توان در برابر آن بپاخیزیم، در یک لحظه کوتاه فرمانی هماهنگ به تمام ارگان های بدن ما به صورت ناآگاه صادر می شود، بلافاصله، ضربان قلب بالا می رود، تنفس شدید می شود، تمام نیروهای بدن بسیج می گردند، مواد غذایی و اکسیژن هوا از طریق خون به طور فراوان به تمام سلول ها می رسند، اعصاب آماده کار، و عضلات آماده حرکت بیشتر می شوند، نیروی تحمّل انسان بالا می رود، احساس درد کمتر می شود، خواب از چشم می پرد، خستگی از اعضا فرار می کند، احساس گرسنگی به کلّی فراموش می شود. چه کسی این هماهنگی عجیب را در این لحظه حساس، با این سرعت، در میان تمام ذرات وجود انسان، ایجاد می کند؟ آیا این پرورش جز از ناحیه خداوند عالم و قادر ممکن است؟! آیات قرآن پر است از نمونه های این پرورش الهی که بخواست خدا هر کدام در جای خود خواهد آمد و هر کدام دلیل روشنی برای شناخت خدا هستند.(2) امام حسین(ع) ربوبیت خداوند را در دعا چنین بیان می فرماید: معترفم که نعمتهایت را که بس زیادند در وجود حادث من نیست که بتوانم آن نعمتها را شماره کنم که پیوسته مرا با آن نعمتها از بدو خلقت و اول زندگانی منظور داشتی و احتیاجم را به غنا و بی نیازی مبدّل ساختی و رنج و الم را از من رفع نمودی و اسباب و وسایل آسایش عطا فرمودی و دفع هر سختی نمودی و از هر غم و اندوه مرا رهانیدی و عافیت در تن و سلامت در دین بخشیدی.
ج: تفکر در قدرت الهی و مقایسه قدرت حقتعالی با بندگان
خداوند در بیان قدرت خود می فرماید: قل من یرزقکم من السّماء و الأرض أمّن یملک السّمع و الأبصار و من یخرج الحیّ من المیّت و یخرج المیّت من الحیّ و من یدبّر الأمر فسیقولون اللّه فقل أفلا تتّقون؛(3) بگو: چه کسی از آسمان و زمین شما را روزی می دهد؟ یا چه کسی مالک گوش و چشم هاست؟ و چه کسی زنده رااز مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد و چه کسی کار هستی را سامان می دهد؟ (در پاسخ) خواهند گفت: خدا. پس بگو: آیا از کیفر پرستش غیر خدا پروا نمی کنید؟
همچنین در مقایسه قدرت خود با دیگران چنین می فرماید: هذا خلق اللّه فارونی ما ذا خلق الّذین من دونه بل الظّالمون فی ضلالٍ مبین؛(4) این آفرینش خداست، پس به من نشان دهید که (معبودان) غیر او چه آفریده اند؟ آری، ستمگران(مشرک) در گمراهی آشکارند.
امام حسین(ع) در دعای روز عرفه می فرماید: و هو للدّعوات سامع و للکربات دافع و للدرجات رافع و للجبابرة قامع، فلا اله غیره و لا شی ء یعدله و لیس کمثله شی ء و هو السمیع البصیر او دعای بندگان را می شنود و سختی های ایشان را از بین می برد و مقامشان را بالا می برد و گردنکشان را سرکوب می کند پس غیر آن ذات یکتا هیچ خدایی نیست و او را عدیل نباشد و مثل و مانند ندارد و او شنوا و بیناست.
د: تفکر در طبیعت
خداوند در آیات بسیاری انسان را به تفکّر در طبیعت و جهان آفرینش دعوت کرده است از آن جمله می فرماید: انّ اللّه فالق الحبّ و النّوی؛(5) همانا خداوند، شکافنده دانه و هسته است. فالق الاصباح و جعل اللّیل سکناً و الشّمس و القمر حسباناً ذلک تقدیر العزیز العلیم؛(6) (خداوند) شکافنده سپیده دم است، و شب را مایه آرامش قرار داد و خورشید و ماه را اسباب شمارش (ایّام). این است اندازه گیری خداوند قدرتمند دانا. حضرت علی(ع) می فرماید: خداوند با نشانه های تدبیر استوار و خواسته های حکیمانه در خلق نظام احسن، در برابر غفلتها، آشکارا جلوه کرده است.(7)
عرفه و فرصت توبه و استغفار
یکی دیگر از فرصتهای موجود در این روز که شاید مهمترین فرصت باشد، فرصت توبه است، فرصتی که به جرأت می توان گفت در هیچ روزی مثل این روز تکرار نخواهد شد. توبه مهمترین چیزی است که بنده به آن احتیاج دارد. در این روز خداوند توبه بسیاری را قبول فرموده و از گناهان بندگان در می گذرد، کافی استکه عزم بر ترک گناه کرده و به حقیقت از کرده های خود پشیمان باشیم، آنگاه خود را غرق در رحمت خداوند خواهیم دید.
تا کنون کردی گنه دیگر مکن
تیره کردی آب، افزون تر مکن
و به این نکته توجه داشته باشیم که شاید روز عرفه دیگری در کار نباشد تا بخواهیم از آن استفاده کنیم، شاید این آخرین باشد، پس زنهار زنهار ای برادر:
چو پنجاه سالت برون شد زدست
غنیت شمر پنج روزی که هست
مخسب ای گنه کرده خفته، خیز
به قدر گنه آب چشمی بریز
احادیثی در باب توبه در روز عرفه
روز عرفه، روزی است که خداوند توبه داوود و آدم (علیهما السلام) را قبول فرمود.(8) در عظمت و بزرگی روز عرفه و قبولی توبه در آن، همین روایت بس که امام صادق(ع) فرمود: من لم یغفر له فی شهر رمضان لم یغفر له الی قابل الّا ان یشهد عرفه؛(9) کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، برای او بخششی، (در مواقع دیگر سال) نخواهد بود جز اینکه در عرفه حاضر باشد.
در خبری از رسول خدا(ص) است که فرمود: در ذی الحجه شبی است که آن سیّد شبهاست و آن شب ابراهیم خلیل است و در این شب خدای تعالی توبه داوود را قبول کرد و آن شب عرفه است. هر که در این شب عملی کند از عبادت، او را مزد صد و هفتاد سال عبادت دهند و دعایش را اجابت کنند.(10)
همچنین علی بن ابراهیم از صادق آل محمد(ص) چنین روایت می کند که پس از آنکه آدم(ع) در زمین صفا از مفارقت بهشت که در جوار حق تعالی بود در حال سجده چهل روز گریست، جبرئیل بر وی نازل گردید و گفت: ای آدم چرا اینقدر گریه می کنی؟ آدم گفت: ای جبرئیل چگونه گریه نکنم در صورتی که خداوند مرا از جوار خود خارج نمود و بزمین سقوط نمودم. جبرئیل گفت: ای آدم توبه کن. آدم(ع) گفت: چگونه توبه کنم؟ آن گاه خداوند در محل کعبه، قبّه ای از نور برای او پدید آورد و نور آن اطراف مکه و کوه های مکه را فرا گرفت پس آنجا حرم شد و جبرئیل(ع) مأمور گردید که در آنجا علامتی بگذارد و گفت: ای آدم برخیز و غسل کن و محرم شو و روزی که آدم(ع) از بهشت سقوط نمود اول ذی القعدة الحرام بود و روزی که محرم شد و داخل در عرفات گردید هشتم ماه ذی الحجة الحرام بود و مأمور شد بتلبیه و چون ظهر روز عرفه شد مأمور شد غسل کند و پس از نماز عصر خداوند کلماتی بوی القاء کرد و آن کلمات این بود: سبحانک اللّهم و بحمدک لا اله الّا انت عملت سوء و ظلمت نفسی و اعترفت بذنبی فاغفر لی انّک انت التّوّاب الرّحیم و آدم(ع) با حال گریه و مناجات در عرفات ماند بعد از غروب روانه گردید بسوی مشعر الحرام و چون صبح شد خدا را بکلماتی خواند و خداوند توبه او را قبول نمود.(11)
عرفه و فرصت دعا
یکی از فرصتهای مهم در روز عرفه، که بسیار مورد تأکید ائمه معصومین و بزرگان دین قرار گرفته است، فرصت دعا و مسئلت از خداوند است. چنانکه در فصل قبل گفتیم بنا به فرموده امام سجاد(ع) این روز روزی است که در آن درهای رحمت الهی باز بوده و خداوند عطای خود را بر مردم گسترانیده و بر همگان تفضّل فرموده است، به همین خاطر توبه در آن مقبول و دعا به اجابت خواهد رسید. کسی که به عظمت این روز بزرگ پی نبرده و مقام آن را نشناخته باشد. به جای درخواست حاجات خود از خداوند به سراغ خلق او رفته، طلب نیاز از آنها می کند.
احادیثی در فضیلت دعا در روز عرفه
در روایت معتبری است که امام سجاد(ع) در روز عرفه مردان و زنانی را دید که گدایی می کنند فرمود: هؤلاء شرار خلق اللّه، الناس مقبلون علی اللّه و هم مقبلون علی النّاس؛(12) اینها بدترین خلق خدا هستند(زیرا رحمت خداوند در این روز را نادیده گرفتند همانا) مردم به خدا روی می آورند و آنها روی به مردم می آورند. مهمترین وظیفه یک مؤمن در این روز آن است که علاوه بر اینکه خود به عنایت حقتعالی توجه دارد دیگران را نیز به رحمت و مغفرت و عطایای حق در این روز مبارک متوجه کند و از آنها بخواهد پیوسته دعا کرده و حاجات خود را از خداوند طلب کنند. اهمّیت دعا در این روز به قدری است که سید بن طاووس در اقبال، حدیثی از امام باقر(ع) نقل فرموده مبنی بر اینکه چنانچه روزه داری در این روز سبب ضعف از دعا شود باید این روز را افطار کرد. عن حنّان بن سدیر عن ابیه عن ابی جعفر(ع) قال: سألته عن صوم عرفه فقلت: جعلت فداک انّهم یزعمون انّه یعدل صیام سنه؟ قال: کان ابی(ع) لایصومه، قلت: و لم ذلک جعلت فداک قال: انّ یوم عرفه یوم دعاء و مسأله، فاتخوف ان یضعفنی عن الدعاء و... حنان بن سدیر از پدرش نقل می کند که از ابی جعفر(ع) درباره روزه روز عرفه پرسیدم و عرض کردم: فدایت شوم آنها (اهل سنت) گمان می کنند روزه آن روز برابر روزه یک سال است، فرمود: پدرم آن روز را روزه نمی گرفت (من هم نمی گیرم) عرض کردم: فدایت شوم چرا؟ فرمود: روز عرفه روز دعا و درخواست از خداست بیم آن دارم که ضعف روزه مرا از دعا باز دارد...
مرحوم ابن فهد حلی(ره) با عنایت به حدیث فوق می فرماید: روز عرفه روز دعا و مسئلت از درگاه حقتعالی است و به همین دلیل خوردن در آن افضل از روزه گرفتن می باشد، با آنکه در روایات ترغیب به روزه گرفتن در آن بسیار شده است.(13)
به خاطر اهمیت دادن به دعاست که در این روز دعاهای بسیاری از معدن اهل بیت عصمت و طهارت وارد شده است که همگی نشان از جلب رضایت و مغفرت پروردگار و طلب توبه از درگاه ذات کبریایی او دارند.(14)
عرفه و فرصت زیارت امام حسین(ع)
در مورد زیارت امام حسین(ع) در روز عرفه فوائد و فضیلتهای بسیاری وارد شده که حاکی از اهمیّت و جلالت شأن و بزرگی امام حسین(ع) و زمین کربلا است. آنچه از ظاهر برخی روایات معلوم می شود آن است که روز عرفه خداوند ابتدا بر زوّار قبر امام حسین توجه می فرماید و آنگاه به حاضران در عرفات. پس بهترین فرصت برای کسی که در چنین روزی در کربلا حاضر است، این است که علاوه بر بهره گیری از رحمت بی پایان خداوند، امام را نیز واسطه در پیشگاه خداوند قرار داده و حوائج خود را بطلبد و البته بهترین عمل در این مکان مقدّس، قرائت دعای امام حسین در روز عرفه است. از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: انّ اللّه تبارک و تعالی یتجلّی لزوّار قبر الحسین(ع) قبل اهل العرفات و یقضی حوائجهم و یغفر ذنوبهم و یشفّعهم فی مسائلهم ثمّ یأتی اهل عرفه فیفعل بهم ذلک.(15) خداوند تبارک و تعالی در روز عرفه، قبل از اهل عرفات، بر زوار قبر امام حسین(ع) تجلّی فرموده و حوائج ایشان را رفع و گناهانشان را می بخشد و در مشکلاتشان یاری خواهد نمود آنگاه به سراغ اهل عرفات آمده و مثل همین انجام می دهد.
همچنین امام صادق(ع) در حدیث دیگری فرمود: اذا کان یوم عرفه نظر اللّه تعالی الی زوّار قبر الحسین بن علی(ع) فقال: ارجعوا مغفوراً لکم ما مضی و لا یکتب علی احد ذنب سبعین یوماً من یوم ینصرف.(16) چون روز عرفه شود خداوند بر زوار قبر حسین(ع) نظر انداخته می فرماید: بازگردید در حالی که گناهان گذشته شما را بخشیده ام و بر هیچیک از شما از زمان انصراف از زیارت گناهی تا هفتاد روز نمی نویسم( در صورتی که گناه به عمد نباشد زیرا زیارت ائمه باید که همراه با معرفت باشد و معرفت ائمه مقتضی این است که انسان از گناه دوری کند. اگر با زیارت ایشان باز هم بنده به سراغ گناه برود معنایش آن است که زیارتش همراه با معرفت نبوده است.)
توجه به این نکته ضروری است که زیارتی دارای فضیلت و ثوابهای مذکور است که همراه با
معرفت و شناخت باشد، چنانکه در روایت امام صادق(ع) است که فرمود: من اتاه فی یوم عرفه عارفاً بحقه کتب له الف حجّة و الف عمرة مقبولة و الف غزوة مع نبیّ مرسل او امام عادل؛(17) هر کس در روز عرفه به زیارت حسین(ع) بیاید در حالیکه حق او را بشناسد، خداوند برای او ثواب هزار حج و هزار عمره مقبول و هزار غزوه می نویسد که همراه نبی مرسل یا امام عادلی بر پا کرده باشد.
پس روز عرفه روز بهره گیری از فرصتهای بسیاری است که بواسطه فزونی رحمت خداوند در این روز می توان از آنها بهره گرفت، روزی که تنها در سال یک بار به انسان رو می کند، بنابراین اگر بخواهیم می توانیم که از این روز استفاده کامل را ببریم. بیاییم تلاش کنیم رحمت خداوند را هرچه بیشتر به سمت خود جلب کنیم.
پی نوشت ها:
1. سوره بقره، آیه 22.
2. تفسیر نمونه، آیت اللّه ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، 1374، ج 1، ص 36.